www.maderandaghdar.blogspot.com

Friday 29 April 2011


























همبستگی و هم صدائی با مادران پارک لاله
کارگران و معلمان را آزاد کنید!
شنبه هفتم می ساعت دو تا سه بعد از ظهر
دفاع از حقوق صنفی کارگری جرم نیست
دفاع از حقوق مادران جرم نیست
کارگران: کار، حقوق، اعتراض؛ حق مسلم ماست
همدردی و همصدائی حامیان "مادران پارک لاله" در لندن،به مناسبت اول ماه می، روز جهانی کارگر، با کارگرانی که در زندان هستند :
منصور اسانلو، ابراهيم مددی، رئيس و نايب رئيس و رضا شهابی و غلامرضا غلام حسينی، از اعضای سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ، رضا رخشان رئيس هيئت مديره، بهروز نيکوفرد، عليرضا سعيدی و بهروز ملازاده سه تن از اعضای سنديکای کارگران شرکت نيشکر هفت تپه، بهنام ابراهیم زاده، ابراهیم اسماعیلی، رسول بداغی عبدالرضا قنبری معلم زندانی عضو سندیکای معلمان ابولفضل عابدینی فعال کارگری- حقوق بشر و روزنامه نگار .
اين کارگران به دليل فعاليت‌های مسالمت آميز سنديکايی خود بازداشت و زندانی شده‌اند. برخورد با گارگرانی که در این سنديکا ویا تشکل های ديگر مستقل کارگری در ايران عضو هستند، در شرايطی صورت می‌گيرد که ايران بر اساس کنوانسيون های ۸۷ و ۹۸ سازمان بين‌المللی کار، موظف است که حق کارگران برای ايجاد تشکل های کارگری را محترم بشمارد کارگران ایران می گویند : کار، حقوق، اعتراض؛ حق مسلم ماست
همدردی مادران با زنانی که بخاطر دفاع و حمایت از مادران عزادار به جرم دفاع از حقوق بشر با نام "اقدام علیه امنیت ملی" و "تبانی علیه نظام" به 4 سال زندان محکوم شدند. -لیلا سیف الهی، ژیلا مکوندی-، آنها که خود مادر نیستند ولی حاضر شده اند برای همدردی، بر خواسته های مادران و خود پافشاری کنند آنها معتقدند که کشته شدگان و مجروحین و زندانیان سیاسی، فرزندان تمامی مردم ایران هستند و هر آزادی خواهی خود را موظف می داند که به این بی عدالتی ها اعتراض کند
ما شنبه هفتم می در لندن جمع می شویم همصدا با مادران پارک لاله( مادران عزادار) در حمایت و پشتیبانی ازحرکت کارگران،زندانیان عقیدتی سیاسی و خواسته های عادلانه
فریاد می زنیم :
 کارگران را آزاد کنید! و به دستگیری اعضای مادران پایان دهید آزادی حق این زندانیان است

در روزجهانی گارگر، یاد بهاره علوی، فعال حقوق بشر که در تصادف کشته شده ،محسن حسینی، مصطفی خضری،سعید شفیع خانی،ولی الله رحمانی چهار گارگرانی که اخیرا در کارخانه ایران خودرو بر اثر سوانح و کمبود امکانات جان باختند گرامی می داریم :
بار دیگر بر خواسته های بحق و مدنی مادران پارک لاله تاکید می کنیم : و:
 آزادی همه زندانیان سیاسی - عقیدتی
 لغو اعدام بطور کلی
 محاکمه همه آمران و عاملان جنایات
۳۲ سال گذشته
ماه می 2011
حامیان "مادران عزدار ایران" لندن /انگلستان



hEmail: mourningmothersiranlondon@gmail.com
Find us on Face book: Mourning Mothers Iran London
Saturday: 7 May 2011
15.00 14.00: Time
Location: North Terrace of Trafalgar Square (in front of the National Gallery) Nearest Tube Charring Cross: Bakerloo and Northern line











IN SOLIDARITY WITH MOTHERS OF LALEH PARK
(MOURNING MOTHERS OF IRAN)

Free detained workers and teachers in Iran!
Defending the trade union rights is not a crime!
Defending the mothers’ rights is not a crime!
On the occasion of  May 1st (International Workers Day) Supporters of Mothers of Laleh Park (Mourning Mothers of Iran) in London declare their solidarity with the workers imprisoned in Iran.
Mansur Osanlo (Leader of Trade Union of United Bus Drivers)  Ebrahim Madadi (Deputy Manager of  Trade Union of Tehran and Suburb United Bus Drivers).  Reza Shahabi  and Gholamreza Gholam Hosaini (Member s of Trade Union of United Bus Drivers),   Behnam Ebrahimzadeh( Activist and supporter of Children Rights), Reza Rakhshan (Head of Board of Directors of Trade Union of Haft Tapeh Sugar Cane Factory) and Ali Nejati (Trade Union Activist of Haft Tapeh Sugar Cane Factory).
The above are in prison for their peaceful protests for their trade unions rights.   The attack on workers happens in violation of conventions 87 and 98 of International Workers Organisation, according to which the Iranian government is responsible to respect the rights of workers to organise in their independent unions. What workers are demanding are work, wage and rights of peaceful protest .
The mourning mothers of Iran are demanding the release of women whose crime is supporting  those who lost their loved ones in protests. Leila Seif Elahi and Zhila Makvandi have been sentenced to 4 years. They have been accused by the government of threatening the security of the country. Although they are not themselves mothers, they are defending human rights and justice. They  believe that all political prisoners and those who were killed for their beliefs are the children of Iran.
We , in London, will  stand in solidarity with  Mourning Mothers of Iran (Park Leleh Mothers) in their support of workers  and women prisoners.
On the International Workers’ Day we honour those workers who lost their lives recently in accidents as a result of shortage of safe working procedures and equipment,  Mohsen Hoseini, Mostafa Khazri, Saied Shafieh Khani, Vali Alah Rahmani.  We are also profoundly saddened by the loss of Iranian human rights activist,  Bahareh Alavi.
We join voices with the justice-seeking mothers inside Iran and demand:
Free all political prisoners
Abolish executions
Bring to justice those responsible for the killings over the past 32 years in Iran

Supporters of Mourning Mothers of Iran/London, England
May 2011
posted by londonmourningmothersiran at 13:26 0 comments

Thursday 28 April 2011

عفو بين الملل: ايران اعدام در ملاء عام را افزايش داده است

عفو بين الملل: ايران اعدام در ملاء عام را افزايش داده است

۱۳۹۰/۰۲/۰۸
سازمان عفو بين الملل روز چهارشنبه اعلام کرد که جمهوری اسلامی ايران در چهار ماه گذشته، ۱۳ نفر را در ملاء عام اعدام کرده ‌است که تقريباً برابر با کل موارد سال ۲۰۱۰ ميلادی است.

بر اساس گزارش سازمان عفو بين الملل، هشت نفر از اين افراد در اواسط ماه آوريل اعدام شده اند که دو نفر از آنها به اتهام تجاوز و قتل در زمانی که ۱۷ ساله بوده اند، به دار آويخته شدند.

حسيبه حاج صحرايی، از مسئولان سازمان عفو بين الملل گفته است: «بسيار آزاردهنده است که مقام های جمهوری اسلامی ايران بار ديگر در صدد ارعاب مردم با چنين مناظری برآمده ‌اند که نه تنها از فرد قربانی چهره ‌ای غير انسانی می ‌سازد بلکه کسانی را که شاهد چنين صحنه‌ هايی هستند ستمگر و بی ‌رحم می ‌کند.»

اين سازمان می‌ گويد که جمهوری اسلامی ايران در سال گذشته دستکم ۲۵۲ تن را عدام کرده است که ۱۴ تن از آنها در ملاءعام اعدام شدند.

ايران بارها از سوی سازمان ها و گروه های حقوق بشری متهم شده است که يکی از بالاترين موارد اعدام را در جهان دارد.

بر اساس قوانين جزايی جمهوری اسلامی، مواردی چون قتل، تجاوز، سرقت مسلحانه، قاچاق مواد مخدر و ارتداد از دين مجازات اعدام در پی دارد.

موج اعدام ها در ايران از ابتدای سال جاری ميلادی به شدت افزايش يافته است و بر اساس گزارش رسانه های خبری ايران تنها در ماه ژانويه ( ۱۰دی ماه تا ۱۰ بهمن ماه سال پیش) حدود ۶۶ نفر اعدام شده اند. اين در حالی است که به گفته سازمان ديده بان حقوق بشر، شمار اعدام‌شدگان در ايران در ۲۴ روز نخست ماه ژانويه سال جاری ميلادی دست‌کم ۷۳ نفر بوده است.

در همين زمينه، «سارا لی ‌ويتسون»، مدير بخش خاورميانه سازمان ديده بان حقوق بشر، بهمن ماه گذشته پيش بينی کرد که «با ادامه روند جاری مقام‌های ايران بيش از ۱۰۰۰ زندانی را تا پيش از پايان سال ۲۰۱۱ اعدام خواهند کرد.»

رشد فزاينده ميزان اعدام ها در ايران با واکنش گسترده بين المللی روبرو شده و کميساريای عالی حقوق بشر سازمان ملل بارها از اين روند ابراز نگرانی کرده است.

ايالات متحده آمريکا نيز با ابراز نگرانی از افزايش اعدام‌ها در ايران از جمهوری اسلامی خواسته است به ميثاق‌های بين‌المللی حقوق بشر پايبند باشد و اعدام زندانيان را متوقف کند.

در فروردين سال جاری، وزارت امور خارجه آمريکا با ارائه گزارشی ضمن اشاره به اعدام ۳۰۰ نفر در ايران طی سال ۲۰۱۰ اعلام کرد که برخی از اعدام ‌شدگان زير شکنجه به ارتباط با گروه‌های تروريستی اعتراف کرده ‌اند
 
 
 
 
Radiofarda.com
1390/2/8
28/04/2011
posted by londonmourningmothersiran at 02:32 0 comments

Monday 25 April 2011

به احکام سنگین مادران ایران اعتراض کنیم !



به احکام سنگین مادران ایران اعتراض کنیم !
مردم آزاده و شریف ایران؛
 مادران و خانواده های داغدار؛
 سازمان ها و نهادهای حقوق بشری ایران و جهان
  تمام کسانی که در هر نقطه جهان برای حقوق انسانی تلاش می کنید و نگران اید! نزدیک به دو سال از شروع جنبش اعتراضی مردم ایران می گذرد. این حرکت اعتراضی از "رای من کو" شروع و در تداوم و پویایی خود به خواستی پایه ای یعنی "حق زندگی انسانی بدون تبعیض" منجر شد. این جنبش اعتراضی، از سوی حکومت پاسخی جز زندان و شکنجه و گلوله و کشتار در زندان ها و خیابان ها نداشت و دوباره مادران بسیاری را به انتظار در برابر زندان ها کشاند یا در راهروهای نهادهای قضایی و امنیتی سرگردان و تعداد زیادی را نیز عزادار کرد. مادران داغدار و خانواده های مجروحین و زندانیان سیاسی و حامیان در اعتراض به تمامی جنایت ها و همچنین برای دادخواهی از فرزندان دلبند خود سیاه پوشیدند و در یک حرکت نمادین، هر شنبه بعدازظهر در میدان آب نمای پارک لاله و سه پارک دیگر گردهم آمدند و با در دست گرفتن عکس فرزندان خود، شمع روشن کردند و صدای اعتراض شان را به گوش مردم سراسر دنیا رساندند و اعلام کردند که تا رسیدن به خواسته های شان از مبارزه دست نخواهند کشید. از آن زمان این حرکت اعتراضی به اشکال مختلف ادامه دارد و مادران و حامیان هم چنان بر سه خواسته خود پای می فشارند: 1- آزادی فوری و بی قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی- عقیدتی 2- لغو کلیه اشکال مجازات اعدام و کشتار در زندان و خارج از زندان 3- محاکمه و مجازات علنی و عادلانه آمرین و عاملین جنایات سی و دو سال گذشته و اخیر ایران وحشت از تداوم این حرکت، باعث شد که حکومت به اشکال مختلف، مادران و حامیان و خانواده های مجروحین را تحت فشارهای شدید قرار دهد. این فشارها از عدم تحویل اجساد جان باختگان به خانواده ها، جلوگیری از برگزاری مراسم، جلوگیری از معالجه زندانیان، دستگیری مادران و خانواده ها، تهدید و ارعاب، محرومیت از حقوق شهروندی و دیگر اشکال سلب حقوق انسانی مادران و حامیان بوده است که می توان برای بیان این حقایق کتاب ها نوشت. اکنون به برخی از مواردی که در طی این مدت رخ داده است، اشاره می شود: 1- آزار و اذیت مادران داغدار و حامیان از طریق ایجاد مزاحمت و دستگیری های بی مورد و غیر قانونی طی چندین نوبت، که نزدیک به 100 نفر از مادران و حامیان را دستگیر و هر کدام را چندین روز در حبس نگاه داشتند. 2- اهانت و ایجاد فشار و آزار و اذیت از طریق احضار های چندین باره به نهادهای امنیتی و قرار دادن احضار شدگان در وضعیت استرس و فشارهای شدید روحی و روانی. 3- آزار و اذیت مادران و حامیان از طربق برقراری تماس های تلفنی تهدیدآمیز و اقدام به استراق سمع و شنود تلفن هایشان. 4- ایجاد کنترل های شدید امنیتی و اقدام به نقض حقوق شهروندی از طریق یورش به منازل و حمله به خانواده ها و مادران عزادار و حامیان در نوبت های مکرر 5- قراردادن خانواده های مفقودین و مجروحین تحت فشارهای شدید امنیتی و یا تلاش برای این که آنها را با تهدید یا تطمیع، مجبور کنند که دست از شکایت برداند تا اطلاعاتی به بیرون منتقل نشود. 6- بارها مادران و خانواده ها و حامیان را تحت فشارهای روحی، روانی شدید قرار دادند که چند نفر از آنها مجبور به ترک کشور شدند و امکان زندگی عادی را از آنها و خانواده های شان سلب کردند. در طی این مدت غیر از دستگیری های چند روزه و فشارهای روحی، روانی روزمره، تعدادی از مادران را در بازداشت های طولانی مدت نگاه داشتند. این بازداشت های موقت حتی تا سه ماه نیز به طول انجامید که به اختصار به آنها اشاره می شود: 1- در 5 دی سال 88 (روز تاسوعا)، خانم پروانه راد در خیابان دستگیر و مدت 40 روز در بازداشت نگاه داشتند و با محکوم کردن وی به جزای نقدی، او را آزاد کردند. 2- در 18 بهمن سال 88، به منزل خانم ام البنین ابراهیمی حمله کردند و ایشان را دستگیر و نزدیک به 40 روز در بازداشت نگاه داشتند. وی با کفالت آزاد شد ولی هنوز پرونده اش باز است. 3- در 19 بهمن سال 88، به منازل خانم ها لیلا سیف الهی، ژیلا مکوندی، فاطمه رستگاری نسب، الهام احسنی و نادر احسنی حمله کردند و آنها را دستگیر و حدود 40 روز در بازداشت نگاه داشتند. همان روز به منزل خانم منصوره بهکیش نیز رفتند که در منزل نبود و یک ماه و نیم بعد هنگام سفر به ایتالیا، از فرودگاه بازگردانده و پاسپورت وی ضبط و ممنوع الخروج می شود و به اشکال مختلف ایشان و خانواده اش را از زندگی اجتماعی محروم می کنند. همچنین آقای نادر احسنی را از فروردین سال 89 تا بهمن همان سال در حبس نگاه می دارند. 4- در 17 مهر سال 89، به منازل خانم ها اکرم نقابی و ژیلام مهدویان حمله کردند و آنها را که قصد سفر داشتند، به همراه دختران شان بازداشت کردند. دختران پس از 12 روز و مادران پس از دو ماه و نیم با وثیقه وثیقه آزاد کردند ولی هنوز پرونده شان باز است. 5- در 14 آذر سال 89، تعدادی از مادران عزادار و حامیان را در روز تولد جان باخته امیرارشد تاجمیر در بهشت زهرا دستگیر و پس از ساعاتی آزاد کردند. همان روز خانم ها حکیمه شکری و ندا مستقیمی و آقای رمضانی(پدر رامین) را در بازداشت نگاه می دارند. خانم مستقیمی بعد از یک ماه با وثیقه 100 میلیون تومانی و خانم شکری با تحمل روزهای طولانی انفرادی در وضع ممنوع الملاقات، پس از سه ماه با وثیقه سنگین 300 میلیون تومانی آزاد می شوند و هنوز پرونده آنها باز است. 6- در 19 بهمن سال 89، حدود 35 تن از مادران و حامیان را دسته جمعی به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات احضار کردند و هر کدام را به صورت تک تک مورد بازجویی قرار دادند و با توهین و تهدید از آنها تعهد گرفتند و مورد اذیت و آزار قرار دادند. 7- در 23 بهمن سال 89، دادگاه خانم ها سیف الهی و مکوندی و آقای نادر احسنی تشکیل و در تاریخ 20 فروردین سال 90 احکام قطعی به آنها ابلاغ می شود. خانم ها سیف الهی و مکوندی را حقوق بشری می نامند و به جرم "اقدام علیه امنیت ملی" و " تبانی علیه نظام" به 4 سال زندان و آقای نادر احسنی را به 2 سال زندان محکوم می کنند. این احکام را به کسانی داده اند که خود مادر نیستند، ولی حاضر شده اند برای همدردی، بر خواسته های مادران و خود پافشاری کنند. آنها معتقدند که کشته شدگان و مجروحین و زندانیان سیاسی، فرزندان تمامی مردم ایران هستند و هر آزادی خواهی خود را موظف می داند که به این بی عدالتی ها اعتراض کند. ما امضاکنندگان این دادنامه با اعلام حمایت خود، از تمامی نهادهای بین المللی و همچنین از تمامی معترضین به نقض آشکار حقوق بشر در ایران، می خواهیم که با همراهی خود مانع اجرای این احکام غیرقانونی شوند.
 مادران پارک لاله(عزادار( چهارم اردیبهشت 1390




posted by londonmourningmothersiran at 01:56 0 comments

Saturday 23 April 2011

گزارشی از زنان زندانی سیاسی و احکام صادره در اولین ماه سال ۹۰:

آغاز سال جدید با ۶۹ سال حبس و دو بازداشت برای زندانیان سیاسی زن

گزارشی از زنان زندانی سیاسی و احکام صادره در اولین ماه سال ۹۰:
حمیده نظامی
 سال ۹۰ در حالی آغاز شد که همچنان حقوق اولیه زندانیان سیاسی زن نادیده گرفته می‌شود وعلاوه بر بازداشت دو تن از زنان فعال سیاسی و مدنی، ۶۹ سال زندان برای زندانیان سیاسی زن صادر شده و وضعیت جسمانی برخی از زندانیان در وضعیت مخاطره‌آمیز و نگران‌کننده است.
بیش از ۲۰ زندانی زن در بد‌ترین شرایط در یک فضای سی متری بدون کوچک‌ترین امکانات اولیه و رفاهی نگه داری می‌شوند و وضعیت سلامت آن‌ها مخاطره‌آمیز است. بهاره هدایت، عاطفه نبوی، پروین جوادزاده، مهدیه گلرو، لیلا توسلی، هاله سحابی و … از زندانیان زن محبوس در این بندند. زندانیان زن سیاسی تمام ساعات روز و شب را بدون کوچک‌ترین امکانات رفاهی، تفریحی و بهداشتی در این سلول در بسته می‌گذرانند و حق استفاده از سالن ورزشی و حتی کتابخانه بند زنان را نیز نداشته و تنها یک ساعت در روز قادر به استفاده از هواخوری هستند. این شرایط موجب بیماری برخی از این زندانیان شده است چرا که آن‌ها بدون تحرک مجبورند ساعت‌ها در یک نقطه باقی بمانند.
همچنین با اجرای طرح ایزوله کردن زندانیان سیاسی و امنیتی، بند نسوان زندان رجایی شهر کرج منحل شد و ۲۴ فروردین ماه کلیه زندانیان سیاسی و عادی محبوس در بند نسوان (زنان) زندان رجایی شهر کرج به مکان نامعلومی منتقل شدند. برخی گزارش‌ها حاکی از انتقال آن‌ها به «زندان کچویی» است.
زندان کچویی از ندامتگاه‌های قدیمی استان البرز است که با توجه به توسعه جمعیت هم اکنون در نزدیکی بافت مسکونی در منطقه «فردیس» قرار گرفته است.  گفته می‌شود در صورت انتقال این زندانیان به زندان کچوئی، آنها قادر به برقراری هیچ نوع ارتباطی با دنیای خارج از بند دائم از زندانیان عادی نخواهند بود.
با وجود  تمامی اعمال فشار‌ها و محدودیت‌های ارتباطی بر زندانیان سیاسی زن، جمعی از زنان سیاسی زندانی در زندان‌های اوین و رجایی‌شهر به مناسبت درگذشت پدر میرحسین موسوی پیام تسلیتی برای او ارسال کردند.

بازداشت دو فعال زن در فروردین ماه

سال جدید نه تنها با آزادی هیچ یک از زندانیان سیاسی زن همراه نبود بلکه با اقدام به بازداشت سه فعال زن آغاز شد.
سارا محبوبی، دانشجوی محروم از تحصیل بهایی ساکن ساری ۲۰ فرودین ماه پس از تفتیش منزل مسکونی پدری و ضبط کتب، کاغذهای دست نوشته، سی دی و کیس کامپیو‌تر، بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات ساری منتقل شد.
سیما دیدار، روزنامه نگار و فعال مدنی آذربایجان،  نیز دوشنبه ۲۹ فروردین برای اجرای حکم ۶ ماه حبس تعزیری‌اش به زندان تبریز منتقل شد. او روز شنبه برای بازپسگیری مدارک شناسایی خود با هماهنگی دادگستری به بازداشتگاه صائب تبریزی (اطلاعات سپاه) مراجعه کرده بود و در همانجا بازداشت شد.
همچنین نیروهای امنیتی ۲۰ فروردین ماه به منزل درسا سبحانی، دانشجوی محروم از تحصیلی بهایی و فعال حقوق زنان، هجوم بردند اما به دلیل عدم حضور وی موفق به بازداشت این دانشجوی محروم از تحصیل نشدند.

۶۹ سال زندان برای زندانیان سیاسی زن

در اولین ماه سال جدید دادگاه در مجموع ۶۹ سال  حکم زندان  برای زندانیان سیاسی زن صادر کرده است. ژیلا کرم‌زاده مکوندی و لیلا سیف الهی، دو تن از حامیان مادران عزادار (مادران پارک لاله) ۲۰ فروردین ماه توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به ۴ سال زندان محکوم شدند.
همچنین قاضی مقیسه به علت عدم مراجعه الهام احسنی، یکی دیگر از حامیان مادران عزادار، پرونده وی را مفتوح نگه داشته و خواهر وی را که کفالت او را به عهده گرفته بود احضار و به او اعلام کرد که مبلغ کفالت را از حقوق وی کم خواهند کرد.
سارا محبوبی، دانشجوی محروم از تحصیل بهایی، ۱۸ فرودین ماه، به ۱۰ ماه حبس تعزیری محکوم شد. یکی از جرایم ذکر شده در حکم محبوبی «عضویت در سایت ضد انقلاب فیسبوک» ذکر شده بود.
 سارا محبوبی و سیما دیداردو  زن فعال مدنی هستند که در فروردین ماه جاری بازداشت شده‌اند
لاله حسن‌پور، فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس، ۲۲ فروردین از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر تهران، به ۵ سال حبس قطعی محکوم، و جهت اجرای حکم به دادسرای مستقر در زندان اوین احضار شده است.  
نازنین خسروانی، روزنامه نگار اصلاح طلب، نیز شنبه ۲۷ فروردین در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به تحمل ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. که تا ۲۰ روز فرصت تقاضای تجدیدنظر این حکم است.
مهوش ثابت و فریبا کمال آبادی از رهبران بهایی نیز هر کدام  به ۲۰ سال حبس تعزیری محکوم شدند. پیش از این دادگاه تجدید نظر پس از حذف اتهاماتی چون جاسوسی و همکاری با دولت اسرائیل، این حکم را به ۱۰ سال کاهش داد. اما این حکم دادگاه تجدید نظر از سوی دادستان کل کشور، برخلاف شریعت تشخیص داده شده و به ۲۰ سال افزایش یافته است.
از سوی دیگر ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار و فعال حقوق زنان، شنبه ۲۰ فروردین برای چهارمین بار پس از انتخابات در دادگاه شعبه ۱۰۵۷ مجتمع کارکنان دولت به اتهام توهین به رییس جمهوری و مقامات در دادگاه محاکمه شد. او به همراه وکیلش فریده غیرت در دادگاه حاضر شدند. موارد اتهامی او به مقالات منتشره در وبلاگ شخصی‌اش مستند شده است. یکی از اتهامات بنی یعقوب در پرونده جدید داشتن یک وبلاگ شخصی در فضای اینترنت بدون دریافت مراجع دولتی ذکر شده است.
همچنین پرونده تازه مهدیه گلرو و بهاره هدایت دو فعال دانشجویی در ارتباط با بیانیه به مناسبت روز شانزده آذر روز دانشجو در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب در حال رسیدگی است.
نسرین ستوده، وکیل پایه یک دادگستری، که پیش از این محکوم به ۱۱ سال حبس بود، از تجدد نظر خواهی برای حکمش انصراف داده است و به گفته‌ همسر وی، این تصمیم به این دلیل بوده که بازجویانش گفته‌اند نمی‌گذاریم حکم صادره در روند تجدیدنظر کم شود. این فعال حقوق بشر و زنان، ۳۰ فروردین به اتهام تظاهر به بی‌حجابی، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب رای به محکومیت وی داد و او را مجرم شناخت. بر اساس حکم صادر شده وی به پرداخت جمعا ۵۰۰۰۰۰ ریال معادل پنجاه هزار تومان محکوم شده است که براساس اعلامیه ارسالی از طرف دادگاه قابل اعتراض است.

نگرانی از وضعیت سلامت زنان زندانی سیاسی

با توجه به شرایط نگهداری زنان سیاسی در زندان‌ها و کمبود امکانات به عنوان وسیله‌ای برای اعمال فشار بیشتر، زندانیان زن در خطر آسیب جسمی فراوان هستند.
فرح واضحان، از بازداشت شدگان روز عاشورای ۸۸ و از محبوسین در بند متادون اکنون از ناراحتی قلبی رنج می‌برد.
زهرا جباری، از روز اول فروردین ماه وضعیت جسمی‌اش به وخامت گرایید و به کما فرو رفت و به یکی از بیمارستان‌های تهران منتقل شد . او همچنان در کما بسر می‌برد و تا به حال هیچ تغییری در شرایط جسمی‌اش ایجاد نشده است. زهرا جباری ماه‌ها است که از ناراحتی حاد قلبی و بیماری رماتیسم رنج می‌برد ولی به دستور بازجویان وزارت اطلاعات جهت اعمال فشار، از درمان وی خودداری شده است.
نسرین ستوده، وکیل پایه یک دادگستری و فعال حقوق بشر، در این مدت دچار مشکل بینایی شده است و فخرالسادات محتشمی‌پور، پس از اعتصاب غذا با توجه به ناراحتی معده، دچار مشکل گوارشی شده است.
مهدیه گلرو، فعال دانشجویی نیز در اثر فشارهای وارده در زندان دچار کاهش وزن، مشکل عفونت روده و غلظت بالای خون شده است.
همچنین مائده قادری، از وکلای پایه یک دادگستری، در طی یک تماس تلفنی کوتاه با خانواده از وضعیت بسیار دردناک و اسف بار خود در زندان وکیل‌آباد خبر داده و شرایط ایجاد شده در زندان را غیر قابل تحمل توصیف کرده است.
از وضعیت سلامت دیگر زندانیان زن سیاسی گزارش رسمی‌ای در دست نیست اما بر اساس گزارشات غیررسمی با توجه به شرایط دشوار بند زنان زندان‌ها، وضعیت جسمی آن‌ها مخاطره‌آمیز پیش بینی می‌شود.

فقط سه زن به مرخصی رفتند

برخلاف ادعای مسولین قوه قضائیه که هیچ زندانی وجود ندارد که دو نوروز پیاپی به مرخصی نرفته باشد، بسیاری از زندانیان زن از حق مرخصی برخوردار نبوده‌اند از جمله بهاره هدایت و مهدیه گلرو، دو دانشجوی زندانی در دوسال گذشته  اجازه استفاده از حق مرخصی را نداشته‌اند. بر اساس گزارش‌ها  در ایام نوروز و فروردین ماه جاری تنها به سه زندانی زن سیاسی مرخصی داده شده است.
لیلا توسلی و پروین جوادزاده دو زندانی زن،  روز ۲۹ اسفند ماه با گرفتن مرخصی نوروزی از زندان آزاد شده بودند، با عدم تمدید مرخصی ۱۷ فروردین به زندان بازگشتند.   فخرالسادات محتشمی‌پور، عضو جبهه مشارکت  نیز روز پنج شنبه ۲۵ فرروردین پس از وخامت شرایط جسمی بر اثر اعتصاب غذا، با دریافت مرخصی سه روزه از زندان خارج شد.

سه اعتصاب غذا در تهران و مشهد

در فروردین ماه جاری گزارش سه اعتصاب غذا از سوی دو زندانی زن در بند زنان گزارش شده است. فخرالسادات محتشمی‌پور که پیش از سال جدید اعلام گرفتن روزه سیاسی در اعتراض به وضعیت زندانیان سیاسی کرده بود روز دوشنبه اول فروردین اعتصاب غذای خود را شروع کرد و پس از گذشت چهار روز از اعتصاب غذا با وخامت وضعیت جسمی زیر سرم رفت. وی همچنین روز دوشنبه ۱۵ فروردین ماه مجدد اعتصاب غذای کرد.
زهرا جباری، از زندانیان سیاسی از روز اول فروردین ماه وضعیت جسمی‌اش به وخامت گرایید و به کما فرو رفته است  
در این راستا جمعی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر در حمایت از اعتصاب غذای فخرالسادات محتشمی‌پور و در اعتراض به احضار‌ها، بازداشت‌ها، تهدیدات و فشارهای وارد بر خانواده‌های زندانیان صنفی، سیاسی و حقوق بشری و فشار‌ها و محدودیتهای غیر قانونی و غیر انسانی تحمیل شده بر صد‌ها زندانی سیاسی و غیر سیاسی با صدور بیانیه‌ای از روز یکشنبه دست به اعتصاب غذا زدند.
همچنین مائده قادری، وکیل دادگستری، به خاطر وضعیت نامناسب‌اش در زندان وکیل آباد مشهد، دست به اعتصاب غذا زده است.

محدودیت در ملاقات و حبس در انفرادی، مجازات مضاعف زندانیان زن

۲۰ فروردین بهاره هدایت و مهدیه گلرو دو فعال دانشجویی زندانی در بند متادون زندان اوین که پیش از این نیز با حبس در سلول انفرادی و ممانعت از تماس تلفنی و ملاقات با خانواده مواجه بودند، مجددا  به سلول انفرادی منتقل شدند و تا هفته گذشته  در سلول انفرادی بودند.
نسرین ستوده نیز ه تا کنون اجازه ملاقات حضوری با همسرش را نداشته در ۱۹ فروردین با همسر، خواهر و برادرش به صورت   کابینی ملاقات کرد و برای چند دقیقه نیز با فرزندانش تحت تدابیر شدید امنیتی ملاقات حضوری داشت.   رضا خندان همسر نسرین ستوده، در گفتگو با زمانه اعلام کرد در ملاقات‌های حضوری که بچه‌ها به ندرت می‌توانند داشته باشند  مامورین زندان بچه‌ها را می برند و در هنگام بردن بچه‌ها، همه جای آن‌ها را می‌گردند و در این نوبت نه تنها شکالات نیما بلکه دستبند و گلیپس‌های پلاستیکی مهراوه را هم از جیبش در‌ آورده‌اند. به گفته او مادر سالخورده نسرین که نمی‌تواند از پله‌های سالن ملاقات بالا رود و آنجا فاقد امکاناتی از قبیل آسانسور و مسیر ویلچیر است اساسا هیچ وقت نمی‌تواند او را ببیند.  

کمپین بهاره هدایت و دو جایزه برای نسرین ستوده

در ماهی که گذشت جمعی از فعالان دانشجویی، زنان و حقوق بشر به مناسبت سالروز تولد بهاره هدایت، فعال دانشجویی، کمپینی را در حمایت از او تشکیل داده و  نلاش کردند تا توجه نهادهای دانشجویی، دولتمردان و نهادهای حقوق بشری را به شرایط ویژه او جلب کنند.  
اهدای زنبق طلایی شهر فلورانس به نسرین ستوده به عنوان سمبل صداقت و دفاع از حق بیان نیز  از اتفاقات مهم حمایتی از زندانیان سیاسی زن در ابتدای سال ۹۰ است. جایزه انجمن قلم آمریکا نیز ۲۴ فروردین ماه، به نسرین ستوده تعلق گرفت. در بیانیه انجمن قلم از نسرین ستوده به عنوان یکی از رهبران جنبش زنان و مدافع حقوق کودکان در ایران نام برده شده است. 

در همین رابطه:

دو اعدام و ۱۲۹ سال زندان برای زنان زندانی سیاسی در سال گذشته
posted by londonmourningmothersiran at 03:26 0 comments

گزارشی از زنان زندانی سیاسی و احکام صادره در اولین ماه سال ۹۰:

آغاز سال جدید با ۶۹ سال حبس و دو بازداشت برای زندانیان سیاسی زن

گزارشی از زنان زندانی سیاسی و احکام صادره در اولین ماه سال ۹۰:
حمیده نظامی
 سال ۹۰ در حالی آغاز شد که همچنان حقوق اولیه زندانیان سیاسی زن نادیده گرفته می‌شود وعلاوه بر بازداشت دو تن از زنان فعال سیاسی و مدنی، ۶۹ سال زندان برای زندانیان سیاسی زن صادر شده و وضعیت جسمانی برخی از زندانیان در وضعیت مخاطره‌آمیز و نگران‌کننده است.
 
بیش از ۲۰ زندانی زن در بد‌ترین شرایط در یک فضای سی متری بدون کوچک‌ترین امکانات اولیه و رفاهی نگه داری می‌شوند و وضعیت سلامت آن‌ها مخاطره‌آمیز است. بهاره هدایت، عاطفه نبوی، پروین جوادزاده، مهدیه گلرو، لیلا توسلی، هاله سحابی و … از زندانیان زن محبوس در این بندند. زندانیان زن سیاسی تمام ساعات روز و شب را بدون کوچک‌ترین امکانات رفاهی، تفریحی و بهداشتی در این سلول در بسته می‌گذرانند و حق استفاده از سالن ورزشی و حتی کتابخانه بند زنان را نیز نداشته و تنها یک ساعت در روز قادر به استفاده از هواخوری هستند. این شرایط موجب بیماری برخی از این زندانیان شده است چرا که آن‌ها بدون تحرک مجبورند ساعت‌ها در یک نقطه باقی بمانند.
 
همچنین با اجرای طرح ایزوله کردن زندانیان سیاسی و امنیتی، بند نسوان زندان رجایی شهر کرج منحل شد و ۲۴ فروردین ماه کلیه زندانیان سیاسی و عادی محبوس در بند نسوان (زنان) زندان رجایی شهر کرج به مکان نامعلومی منتقل شدند. برخی گزارش‌ها حاکی از انتقال آن‌ها به «زندان کچویی» است.
 
زندان کچویی از ندامتگاه‌های قدیمی استان البرز است که با توجه به توسعه جمعیت هم اکنون در نزدیکی بافت مسکونی در منطقه «فردیس» قرار گرفته است.  گفته می‌شود در صورت انتقال این زندانیان به زندان کچوئی، آنها قادر به برقراری هیچ نوع ارتباطی با دنیای خارج از بند دائم از زندانیان عادی نخواهند بود.
 
با وجود  تمامی اعمال فشار‌ها و محدودیت‌های ارتباطی بر زندانیان سیاسی زن، جمعی از زنان سیاسی زندانی در زندان‌های اوین و رجایی‌شهر به مناسبت درگذشت پدر میرحسین موسوی پیام تسلیتی برای او ارسال کردند.
 
بازداشت دو فعال زن در فروردین ماه
سال جدید نه تنها با آزادی هیچ یک از زندانیان سیاسی زن همراه نبود بلکه با اقدام به بازداشت سه فعال زن آغاز شد.
 
سارا محبوبی، دانشجوی محروم از تحصیل بهایی ساکن ساری ۲۰ فرودین ماه پس از تفتیش منزل مسکونی پدری و ضبط کتب، کاغذهای دست نوشته، سی دی و کیس کامپیو‌تر، بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات ساری منتقل شد.
 
سیما دیدار، روزنامه نگار و فعال مدنی آذربایجان،  نیز دوشنبه ۲۹ فروردین برای اجرای حکم ۶ ماه حبس تعزیری‌اش به زندان تبریز منتقل شد. او روز شنبه برای بازپسگیری مدارک شناسایی خود با هماهنگی دادگستری به بازداشتگاه صائب تبریزی (اطلاعات سپاه) مراجعه کرده بود و در همانجا بازداشت شد.
 
همچنین نیروهای امنیتی ۲۰ فروردین ماه به منزل درسا سبحانی، دانشجوی محروم از تحصیلی بهایی و فعال حقوق زنان، هجوم بردند اما به دلیل عدم حضور وی موفق به بازداشت این دانشجوی محروم از تحصیل نشدند.
 
۶۹ سال زندان برای زندانیان سیاسی زن
در اولین ماه سال جدید دادگاه در مجموع ۶۹ سال  حکم زندان  برای زندانیان سیاسی زن صادر کرده است. ژیلا کرم‌زاده مکوندی و لیلا سیف الهی، دو تن از حامیان مادران عزادار (مادران پارک لاله) ۲۰ فروردین ماه توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به ۴ سال زندان محکوم شدند.
همچنین قاضی مقیسه به علت عدم مراجعه الهام احسنی، یکی دیگر از حامیان مادران عزادار، پرونده وی را مفتوح نگه داشته و خواهر وی را که کفالت او را به عهده گرفته بود احضار و به او اعلام کرد که مبلغ کفالت را از حقوق وی کم خواهند کرد.
 
سارا محبوبی، دانشجوی محروم از تحصیل بهایی، ۱۸ فرودین ماه، به ۱۰ ماه حبس تعزیری محکوم شد. یکی از جرایم ذکر شده در حکم محبوبی «عضویت در سایت ضد انقلاب فیسبوک» ذکر شده بود.
 
 سارا محبوبی و سیما دیداردو  زن فعال مدنی هستند که در فروردین ماه جاری بازداشت شده‌اند
 
لاله حسن‌پور، فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس، ۲۲ فروردین از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر تهران، به ۵ سال حبس قطعی محکوم، و جهت اجرای حکم به دادسرای مستقر در زندان اوین احضار شده است.  
 
نازنین خسروانی، روزنامه نگار اصلاح طلب، نیز شنبه ۲۷ فروردین در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به تحمل ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. که تا ۲۰ روز فرصت تقاضای تجدیدنظر این حکم است.
 
مهوش ثابت و فریبا کمال آبادی از رهبران بهایی نیز هر کدام  به ۲۰ سال حبس تعزیری محکوم شدند. پیش از این دادگاه تجدید نظر پس از حذف اتهاماتی چون جاسوسی و همکاری با دولت اسرائیل، این حکم را به ۱۰ سال کاهش داد. اما این حکم دادگاه تجدید نظر از سوی دادستان کل کشور، برخلاف شریعت تشخیص داده شده و به ۲۰ سال افزایش یافته است.
 
از سوی دیگر ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار و فعال حقوق زنان، شنبه ۲۰ فروردین برای چهارمین بار پس از انتخابات در دادگاه شعبه ۱۰۵۷ مجتمع کارکنان دولت به اتهام توهین به رییس جمهوری و مقامات در دادگاه محاکمه شد. او به همراه وکیلش فریده غیرت در دادگاه حاضر شدند. موارد اتهامی او به مقالات منتشره در وبلاگ شخصی‌اش مستند شده است. یکی از اتهامات بنی یعقوب در پرونده جدید داشتن یک وبلاگ شخصی در فضای اینترنت بدون دریافت مراجع دولتی ذکر شده است.
 
همچنین پرونده تازه مهدیه گلرو و بهاره هدایت دو فعال دانشجویی در ارتباط با بیانیه به مناسبت روز شانزده آذر روز دانشجو در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب در حال رسیدگی است.
 
نسرین ستوده، وکیل پایه یک دادگستری، که پیش از این محکوم به ۱۱ سال حبس بود، از تجدد نظر خواهی برای حکمش انصراف داده است و به گفته‌ همسر وی، این تصمیم به این دلیل بوده که بازجویانش گفته‌اند نمی‌گذاریم حکم صادره در روند تجدیدنظر کم شود. این فعال حقوق بشر و زنان، ۳۰ فروردین به اتهام تظاهر به بی‌حجابی، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب رای به محکومیت وی داد و او را مجرم شناخت. بر اساس حکم صادر شده وی به پرداخت جمعا ۵۰۰۰۰۰ ریال معادل پنجاه هزار تومان محکوم شده است که براساس اعلامیه ارسالی از طرف دادگاه قابل اعتراض است.
 
نگرانی از وضعیت سلامت زنان زندانی سیاسی
با توجه به شرایط نگهداری زنان سیاسی در زندان‌ها و کمبود امکانات به عنوان وسیله‌ای برای اعمال فشار بیشتر، زندانیان زن در خطر آسیب جسمی فراوان هستند.
 
فرح واضحان، از بازداشت شدگان روز عاشورای ۸۸ و از محبوسین در بند متادون اکنون از ناراحتی قلبی رنج می‌برد.
 
زهرا جباری، از روز اول فروردین ماه وضعیت جسمی‌اش به وخامت گرایید و به کما فرو رفت و به یکی از بیمارستان‌های تهران منتقل شد . او همچنان در کما بسر می‌برد و تا به حال هیچ تغییری در شرایط جسمی‌اش ایجاد نشده است. زهرا جباری ماه‌ها است که از ناراحتی حاد قلبی و بیماری رماتیسم رنج می‌برد ولی به دستور بازجویان وزارت اطلاعات جهت اعمال فشار، از درمان وی خودداری شده است.
 
نسرین ستوده، وکیل پایه یک دادگستری و فعال حقوق بشر، در این مدت دچار مشکل بینایی شده است و فخرالسادات محتشمی‌پور، پس از اعتصاب غذا با توجه به ناراحتی معده، دچار مشکل گوارشی شده است.
 
مهدیه گلرو، فعال دانشجویی نیز در اثر فشارهای وارده در زندان دچار کاهش وزن، مشکل عفونت روده و غلظت بالای خون شده است.
 
همچنین مائده قادری، از وکلای پایه یک دادگستری، در طی یک تماس تلفنی کوتاه با خانواده از وضعیت بسیار دردناک و اسف بار خود در زندان وکیل‌آباد خبر داده و شرایط ایجاد شده در زندان را غیر قابل تحمل توصیف کرده است.
 
از وضعیت سلامت دیگر زندانیان زن سیاسی گزارش رسمی‌ای در دست نیست اما بر اساس گزارشات غیررسمی با توجه به شرایط دشوار بند زنان زندان‌ها، وضعیت جسمی آن‌ها مخاطره‌آمیز پیش بینی می‌شود.
 
فقط سه زن به مرخصی رفتند
برخلاف ادعای مسولین قوه قضائیه که هیچ زندانی وجود ندارد که دو نوروز پیاپی به مرخصی نرفته باشد، بسیاری از زندانیان زن از حق مرخصی برخوردار نبوده‌اند از جمله بهاره هدایت و مهدیه گلرو، دو دانشجوی زندانی در دوسال گذشته  اجازه استفاده از حق مرخصی را نداشته‌اند. بر اساس گزارش‌ها  در ایام نوروز و فروردین ماه جاری تنها به سه زندانی زن سیاسی مرخصی داده شده است.
 
لیلا توسلی و پروین جوادزاده دو زندانی زن،  روز ۲۹ اسفند ماه با گرفتن مرخصی نوروزی از زندان آزاد شده بودند، با عدم تمدید مرخصی ۱۷ فروردین به زندان بازگشتند.   فخرالسادات محتشمی‌پور، عضو جبهه مشارکت  نیز روز پنج شنبه ۲۵ فرروردین پس از وخامت شرایط جسمی بر اثر اعتصاب غذا، با دریافت مرخصی سه روزه از زندان خارج شد.
 
سه اعتصاب غذا در تهران و مشهد
در فروردین ماه جاری گزارش سه اعتصاب غذا از سوی دو زندانی زن در بند زنان گزارش شده است. فخرالسادات محتشمی‌پور که پیش از سال جدید اعلام گرفتن روزه سیاسی در اعتراض به وضعیت زندانیان سیاسی کرده بود روز دوشنبه اول فروردین اعتصاب غذای خود را شروع کرد و پس از گذشت چهار روز از اعتصاب غذا با وخامت وضعیت جسمی زیر سرم رفت. وی همچنین روز دوشنبه ۱۵ فروردین ماه مجدد اعتصاب غذای کرد.
 
زهرا جباری، از زندانیان سیاسی از روز اول فروردین ماه وضعیت جسمی‌اش به وخامت گرایید و به کما فرو رفته است  
 
در این راستا جمعی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر در حمایت از اعتصاب غذای فخرالسادات محتشمی‌پور و در اعتراض به احضار‌ها، بازداشت‌ها، تهدیدات و فشارهای وارد بر خانواده‌های زندانیان صنفی، سیاسی و حقوق بشری و فشار‌ها و محدودیتهای غیر قانونی و غیر انسانی تحمیل شده بر صد‌ها زندانی سیاسی و غیر سیاسی با صدور بیانیه‌ای از روز یکشنبه دست به اعتصاب غذا زدند.
 
همچنین مائده قادری، وکیل دادگستری، به خاطر وضعیت نامناسب‌اش در زندان وکیل آباد مشهد، دست به اعتصاب غذا زده است.
 
محدودیت در ملاقات و حبس در انفرادی، مجازات مضاعف زندانیان زن
۲۰ فروردین بهاره هدایت و مهدیه گلرو دو فعال دانشجویی زندانی در بند متادون زندان اوین که پیش از این نیز با حبس در سلول انفرادی و ممانعت از تماس تلفنی و ملاقات با خانواده مواجه بودند، مجددا  به سلول انفرادی منتقل شدند و تا هفته گذشته  در سلول انفرادی بودند.
 
نسرین ستوده نیز ه تا کنون اجازه ملاقات حضوری با همسرش را نداشته در ۱۹ فروردین با همسر، خواهر و برادرش به صورت   کابینی ملاقات کرد و برای چند دقیقه نیز با فرزندانش تحت تدابیر شدید امنیتی ملاقات حضوری داشت.   رضا خندان همسر نسرین ستوده، در گفتگو با زمانه اعلام کرد در ملاقات‌های حضوری که بچه‌ها به ندرت می‌توانند داشته باشند  مامورین زندان بچه‌ها را می برند و در هنگام بردن بچه‌ها، همه جای آن‌ها را می‌گردند و در این نوبت نه تنها شکالات نیما بلکه دستبند و گلیپس‌های پلاستیکی مهراوه را هم از جیبش در‌ آورده‌اند. به گفته او مادر سالخورده نسرین که نمی‌تواند از پله‌های سالن ملاقات بالا رود و آنجا فاقد امکاناتی از قبیل آسانسور و مسیر ویلچیر است اساسا هیچ وقت نمی‌تواند او را ببیند.  
 
کمپین بهاره هدایت و دو جایزه برای نسرین ستوده
در ماهی که گذشت جمعی از فعالان دانشجویی، زنان و حقوق بشر به مناسبت سالروز تولد بهاره هدایت، فعال دانشجویی، کمپینی را در حمایت از او تشکیل داده و  نلاش کردند تا توجه نهادهای دانشجویی، دولتمردان و نهادهای حقوق بشری را به شرایط ویژه او جلب کنند.  
 
اهدای زنبق طلایی شهر فلورانس به نسرین ستوده به عنوان سمبل صداقت و دفاع از حق بیان نیز  از اتفاقات مهم حمایتی از زندانیان سیاسی زن در ابتدای سال ۹۰ است. جایزه انجمن قلم آمریکا نیز ۲۴ فروردین ماه، به نسرین ستوده تعلق گرفت. در بیانیه انجمن قلم از نسرین ستوده به عنوان یکی از رهبران جنبش زنان و مدافع حقوق کودکان در ایران نام برده شده است. 
 
در همین رابطه:
دو اعدام و ۱۲۹ سال زندان برای زنان زندانی سیاسی در سال گذشته
posted by londonmourningmothersiran at 03:24 0 comments

Thursday 21 April 2011

دو هفته است که خبری از محمد سیف زاده نداریم»

 

«دو هفته است که خبری از محمد سیف زاده نداریم»

 

محمد سيف زاده
محمد سيف زاده
۱۳۹۰/۰۲/۰۲
گزارش ها از ايران حاکيست که محمد سيف زاده، وکيل مدافع حقوق بشر و عضو موسس کانون مدافعان حقوق بشر، از دو هفته پيش ناپديد شده است و هيچ اطلاعی از وضعيت او در دست نيست.

آقای سيف ‌زاده به اتهام اقدام عليه امنيت ملی به خاطر تأسيس کانون مدافعان حقوق بشر به ۹ سال زندان و۱۰ سال محروميت از شغل وکالت محکوم شده بود.

کانون مدافعان حقوق بشر ايران توسط تعدادی از وکلا و مدافعان حقوق بشر در سال ۱۳۸۱ تأسيس شد که رياست آن را شيرين عبادی بر عهده دارد.

مرضيه نيک آرا، وکيل مدافع محمد سيف زاده، در مورد گزارش های انتشار يافته در مورد او به راديو فردا می گويد:

مرضيه نيک آرا: تقريبا دو هفته می شود که ما از آقای سيف زاده خبری نداريم. خانواده ايشان فکر می کردند احتمال دارد حکم قطعی شده باشد و برای اجرای حکم برده باشند. اما تحقيق کرديم و متوجه شديم اين طور نيست و حکم هنوز قطعی نشده است.
 
اتهام آقای سيف زاده چه بود و حکم صادر شده برای ايشان چيست؟
آقای سيف زاده دو اتهام داشت؛ اول، تشکيل گروهک غيرقانونی که مربوط به بحث کانون مدافعان حقوق بشر است و دوم، تبليغ عليه نظام که به مصاحبه های ايشان با راديوهای خارجی ارتباط دارد.
 
نظر شما به عنوان وکيل آقای سيف زاده درباره اتهام ايشان و حکم صادر شده چيست؟
اين حکم کاملا غيرقانونی صادر شده است. البته من با رئيس دادگستری ملاقاتی داشتم و پرونده را به شعبه تجديد نظر ارجاع دادم. به شعبه تجديد نظر هم رفته ام و از آنها تقاضا کرده ام، اما به هيچکدام از دلايل ما رسيدگی نکردند.

اتهام اصلی آقای سيف زاده، تاسيس کانون مدافعان حقوق بشر است. تقاضای تاسيس اين کانون از ماده ۱۰ قانون احزاب انجام شده بود و مراحل رسيدگی به تقاضا طی شده و اساسنامه و مرامنامه آن تاييد شده بود. فقط زمانی که می خواستند پروانه را صادر کنند وزير عوض می شود و اين پرونده مسکوت می ماند.
در واقع، تاسيس کانون مدافعان کاملا قانونی بوده و شهودی در اين رابطه وجود دارد و حتی وزير وقت هم هست. ما از دادگاه تقاضا کرديم شهود را احضار کند و شهادت آنها را بشنود، ولی متاسفانه در دادگاه بدوی به هيچکدام از اين موارد رسيدگی نشد.
 
به طور مشخص، درمورد موکل خود چه خواسته ای داريد؟
اگر آقای سيف زاده در ايران هستند که البته اين مطلب هنوز تاييد نشده است، بايد وضعيت ايشان را به طور مشخص اعلام کنند. آقای سيف زاده ۶۳ ساله است و از نظر جسمی وضعيت مناسبی ندارد و ما نگران وضعيت جسمی ايشان هستيم.

ما هيچ خبری از وضعيت آقای سيف زاده نداريم و نمی دانيم کجا هستند و اين باعث نگرانی خانواده ايشان است و مستاصل شده ايم که کجا دنبال ايشان بگرديم



رادیو فردا
۱۳۹۰/۰۲/۰۲ 
posted by londonmourningmothersiran at 15:13 0 comments

Tuesday 19 April 2011

چهار سال حبس برای حامیان مادران عزادار

چهار سال حبس برای حامیان مادران عزادار
مادران عزادار کابوس آقایان شده اند


لیلا سیف الهی و ژیلا کرم زاده مکوندی، دو حامی مادران عزادار که از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب به 4 سال حبس محکوم شده اند در مصاحبه با "روز" اعلام کردند: مادران عزادار هرگز از پای نخواهند نشست و تا تحقق همه خواسته هایشان مصمم و محکم خواهند ایستاد.
لیلا سیف الهی، پزشک و ژیلا کرم زاده مکوندی، هنرمند و شاعری  که  19 بهمن 88 در منازل خود بازداشت شدند با قرار وثیقه و کفالت ازاد هستند اما طی روزهای گذشته حکم 4 سال زندان آنها ابلاغ شد.
خانم کرم زاده مکوندی به "روز" می گوید: نمیدانم به این حکم بخندم یا گریه کنم که برافروختن شمع، به عنوان جرم مطرح شده اما احساس میکنم با این حکم ها میخواهند از مادران عزادار انتقام بگیرند. غافل از اینکه مادران از پای نخواهند نشست.
خانم سیف الهی نیز به "روز" می گوید: نمی دانم چرا آقایان به جای همدردی با خانواده هایی که عزیزانشان را از دست داده اند ما را تحت فشار قرار میدهند.
مادران عزادار که به مادران پارک لاله تغییر نام داده اند، مادران جانباختگان سي و يك سال گذشته هستند كه اعلام کرده اند از خون فرزندانشان نخواهند گذشت و خواهان محاكمه آمران و عاملان اعدام هاي فردي و دسته جمعي، كشتارهاي قومي و ديني، زندان، شكنجه، تجاوز، ترور، شبيخون به منازل، به خاك و خون كشيدن خوابگاه ها و... از دهه شصت تا كنون هستند.
مادران پارک لاله همچنین خواهان آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی هستند و  اعدام را يك قتل سازمان يافته مي دانند و مخالف هرگونه قتلي با هر شكل و هر نامي از جمله سنگسار و قصاص مي باشند و خواهان لغو قانون مجازات اعدام هستند.

مادران عزادار جور حکومت را می کشند
ژیلا کرم زاده مکوندی، هنرمند و شاعر حامی مادران عزادار درباره حکم دادگاهش به "روز" می گوید: من وقتی به حکم ام نگاه میکنم و بخشی از آن را میخوانم و می بینم که جمع شدن مادران، برافروختن شمع و راهپیمایی سکوت در پارک را به عنوان جرم نوشته اند نمیدانم باید به جهالت آقای مقیسه بخندم یا گریه کنم. از نظر او افروختن و روشن کردن شمع جرم است. در دادگاه به من گفت چرا به ارتباط با مادران عزادار ادامه دادی؟ گفتم مادران خواسته هایی دارند ازجمله اینکه کسی نباید به خاطر فکر و اندیشه اش زندانی شود. برگشت به منشی اش گفت بنویس این حقوق بشری است. ماندم چه باید بگویم. اکنون هم به این حکم اعتراض دارم و رسما اعتراض خواهم کرد.
این حامی مادران عزادار می افزاید: احساس میکنم خواستند با این حکم ها از مادران عزادار انتقام بگیرند، چون مادران واقعا کابوس این آقایان شده اند. یک مدتی روزهای شنبه واقعا مانده بودند چه بکنند در حالیکه مادران تنها در سکوت در پارک جمع می شدند و شمع روشن میکردند؛ تنها کاری که ما میکردیم حمایت و همدردی با خانواده هایی بود که عزیزانشان را از دست داده اند یا عزیزانشان در زندان هستند.
از خانم مکوندی درباره دلیل و چگونگی بازداشت اش می پرسم؛ می گوید: 19 بهمن 88 در منزل خودم بازداشت شدم. به این شکل که در حیاط را خودشان باز کرده و وارد خانه شده بودند. پشت در ورودی خانه بودند و ما فکر میکردیم بچه ها در حال بازی هستند یکباره در را باز کردند و وارد شدند و گفتند از جایت تکان نخور. بلافاصله هم به سراغ کامپیوتر رفتند و کیس را برداشتند و گفتند لباس بپوش برویم.
این حامی مادران عزادار سپس می گوید اتهامی که در زندان و در اتاق های بازجویی به او تفهیم شده "تبانی و اجتماع علیه امنیت ملی" و "تبلیغ علیه نظام" بوده است. او توضیح میدهد: من تمام اتهامات را رد کردم و گفتم تنها کاری که من کرده ام این است که برای مادران شعر گفته و با آنها همدردی کرده ام.
خانم کرم زاده مکوندی که در بند 209 زندان اوین بازداشت بوده، برای مصاحبه تلویزیونی تحت فشار بوده است. او می گوید: فشار روحی و روانی شدیدی بود، می گفتند تو خیلی خوب صحبت میکنی و می توانی با صحبت کردنت روی جوانان تاثیر بگذاری اگر به خودت رحم نمی کنی به فلانی (یکی از بستگانم) رحم کن و مصاحبه کن که حداقل آنها دنبال کارهایی که شما رفتید نروند. من کاملا در ایزوله بودم و هیچ خبری از خانواده و بستگانم نداشتم خیلی فشار شدیدی بود در نهایت گفتم من مصاحبه نمیکنم و چیزی برای از دست دادن ندارم و هر کسی خودش تشخیص میدهد که چه راهی برود و چه کاری بکند. بعد از آن 14 روز مرا در انفرادی رها کردند و کسی به سراغم نیامد. تا اینکه با قرار کفالت آزاد شدم.
او می افزاید: بازجوها هم دو نوع بودند بازجوی من بازجوی آرامی بود اما هر جا کم می آورد مرا رها میکرد و می رفت و بازجوی دیگری می آمد که خیلی رفتار تندی داشت. شب اول به من می گفت با این سن و سال خجالت نمی کشی این کارها را می کنی؟ گفتم من در شناسنامه 41 سال نوشته اما 50 سال دارم کسانی با سن بالاتر از من حتی بالای 70 سال دارند حکومت می کنند مگر سن بالا بد یا جرم است؟
خانم کرم زاده مکوندی سپس در پاسخ به این سئوال که دلیل حساسیت حکومت به فعالیت مادران عزادار و برخوردهای امنیتی و قضایی با مادران چیست؟ می گوید: وقتی انسجام و همدلی مادران را دیدند گویی ترسیدند. چیزی که مادران را به هم نزدیک میکند خواسته های مشترک آنهاست مادرانی که از اقشار مختلف جامعه، از ساده ترین زنان خانه دار گرفته تا زنانی با تحصیلاتی بالا یا هنرمند و... محکم در کنار هم و برای خواسته های مشترکشان ایستاده اند. ما یک قدم هم از این خواسته ها عقب نشینی نمی کنیم. خواسته های ما، خواسته های عموم مردم است؛ آزادی زندانیان سیاسی، محاکمه آمران و عاملان اعدام ها، کشتارها و.... و لغو مجازات اعدام.
او تصریح میکند: تنها کاری که مادران می کنند همدردی با خانواده های جان باختگان و زندانیان سیاسی است و این راه را ادامه میدهند واز پای نمی نشینند. این به هیچ عنوان جرم نیست. این کاری است که حکومت باید انجام میداد و باید انجام بدهد اما نمی کند و ما جور آنها را می کشیم و ادامه خواهیم داد.

می خواهند از مادران زهر چشم بگیرند
لیلا سیف الهی دیگر حامی مادران عزادار که به 4 سال زندان محکوم شده به "روز" می گوید که از حکم صادره شوکه است و اصلا انتظار چنین حکمی را نداشت.
خانم سیف الهی پزشک است. او می گوید:عواقب صدور چنین حکم هایی، برای آقایان بدتر است ما که کاری نکرده بودیم فقط حرفمان این بوده و است که کسانیکه از اول انقلاب و دهه شصت و بعد از آن و در همین دوره کشته شده اند، حق شان ضایع شده، به زندان رفته اند، باید با اینها همدردی کرد، باید آمران و عاملان این مسائل مجازات شوند. برای همین 4 سال زندان داده اند. در هر صورت امیدوارم دادگاه تجدید نظر این حکم را نقض کند.
این حامی مادران عزادار که بعد از انتخابات مخدوش 22 خرداد 88، سه بار بازداشت شده توضیح میدهد: بار اول روز شنبه، 13 آذر بود که به اتفاق 30 تن از مادران عزادار در پارک لاله بازداشت شدیم ما را به وزرا بردند و بعد آزادمان کردند. بار دوم حدود یک ماه بعد بود. باز یکی از شنبه ها در پارک لاله به اتفاق 14 نفر از مادران بازداشت شدیم و ما را این بار به اوین بردند و انگشت نگاری کردند و عکس گرفتند و دو روز بعد با قرار کفالت آزاد کردند. اما بار سوم 19 بهمن 88 بود که به منزلم آمدند و مرا در منزل بازداشت کردند و به خانواده ام گفتند مساله ای نیست و فردا آزاد خواهد شد اما بعد از بازجویی در همان شب اول، مرا یک هفته در سلول رها کردند و هیچ کسی به سراغم نیامد.
خانم سیف الهی هم در بند 209 زندان اوین زندانی بوده. او درباره اتهاماتی که به او نسبت داده شده می گوید: ابتدا می گفتند شما جلوی اوین می روید و کسانی که آزاد می شوند را تحریک می کنید. در اصل ما برای استقبال از عزیزانی که ازاد می شدند جلوی زندان اوین می رفتیم. بعد به من گفتند تو سومین بار است بازداشت می شوی و درس نگرفته ای و... اما کم کم  به این سمت رفت که به من و خانم کرم زاده مکوندی و خانم رستگاری نسب می گفتند شماها تشکیلات مادران عزادار را راه انداخته اید. در حالیکه اصلا چنین نبود. اولا مادران عزادار، تشکیلات نیست دوما این مادران به صورت خودجوش در کنار هم قرار گرفتند. بعد گفتند که شما با افراد حقوق بشری ارتباط داشتید و از طریق آنها خبرها را منتشر می کردید. اسم یک فردی را می آوردند که من اصلا نمی شناختم. یکسری از ایمیل های ما را که حاوی اخباری که در ایمیل هامی آید بود، مصداق جرم گرفته ومی گفتند این جرم است. بعد هم بحث حضور در تجمعات  را مطرح میکردند. اما در زندان هیچ اتهامی به من تفهیم نشد و تازه بعد از آزادی با وثیقه 50 میلیونی، مرا به دادگاه که خواستند اتهام را تفهیم کردند.
او سپس می افزاید: من آدم سیاسی نیستم. اصلا هیچ ادعایی هم در این زمینه ندارم. ما به اتفاقاتی که افتاد و عده ای از مردم بی گناه کشته شدند، آن هم فقط برای اعتراضی که داشتند، یا زندانی شدند، اعتراض داشتیم و داریم. نمیدانم چرا به جای همدردی با کسانی که عزیزانشان را از دست داده اند اینطور ما را تحت فشار قرار می دهند و میخواهند زهر چشم بگیرند من واقعا علت این را درک نمی کنم.

افزایش فشارها بر مادران
فشار بر مادران عزادار و حامیان آنها از سوی حکومت تنها در این دو مورد خلاصه نمی شود. الهام احسنی و فاطمه رستگاری نسب دیگر حامیان مادران عزادارند که به اتفاقا خانم سیف الهی و خانم کرم زاده مکوندی بازداشت شده بودند. هنوز حکم دادگاه آنها که با قرار کفالت آزاد هستند اعلام نشده است.
همزمان نادر احسنی، دیگر حامی مادران عزادار به دو سال حبس محکوم شده است. نادر احسنی نیز 19 بهمن 88 در منزلش بازداشت شده بود اما او همان زمان به یک سال حبس محکوم شد و دوران محکومیت خود را سپری کرد. او اکنون مجددا به دو سال حبس محکوم شده.
پیش از این و در 17 مهرماه نیز دو عضو مادران عزادار یعنی اکرم نقابی، مادر سعید زینالی و ژیلا ترمسی، مادر حسام ترمسی بازداشت شده بودند.
سعید زینالی، 23 تیر ماه 1378 در مقابل چشم های مادرش ربوده شد و از آن تاریخ تاکنون هیچ خبری از این فارغ التحصیل کامپیوتر دانشگاه تهران در دست نیست.
خانواده آقای زینالی از یازده سال پیش تاکنون برای گرفتن خبری از فرزندشان به همه مراکز امنیتی و قضایی مراجعه کرده اند اما هیچ پاسخ درستی به آنها داده نشده است.
حسام ترمسی نیز از بازداشت شدگان بعد از انتخابات مخدوش سال گذشته است که بعد از آزادی از زندان، به دلیل وضعیت وخیم جسمانی، بیماری کلیه و کبد و افسردگی شدید در بیمارستان بستری شد.
برخی گزارش ها به نقل از خانواده او، حکایت از سوء قصد افراد ناشناس با چاقوی آلوده به سموم ناشناخته به این جوان 19 ساله دارد که منجر به عفونت خون او شده است.
حکیمه شکری و ندا مستیقمی دو حامی مادران عزادار نیز به اتفاق پدر رامین رمضانی، در 14 آذر ماه در بهشت زهرا بازداشت شدند.
رامين رمضانی، سرباز وظيفه ای بود که روز ۲۵ خرداد و در حاليکه در مرخصی به سر می برد بر اثر اصابت گلوله ماموران جان باخت و شکايت خانواده او برای معرفی قاتل و يا قاتلان فرزندشان تاکنون بی نتيجه مانده است.
 حکیمه شکری و ندا مستقیمی، دو حامی مادران عزادار متهم به جاسوسی و ارتباط با سایت های خارج از کشور شده بودند آنها و همچنین پدر رامین رمضانی اکنون با قرار وثیقه آزادند.
طی دو سال گذشته مادران عزادار و حامیان آنها بارها به وزارت اطلاعات احضار شده اند. بر اساس گزارش هاییکه وب سایت مادران عزادار منتشر کرده تنها در بهمن ماه، 15 تن از مادران به وزارت اطلاعات احضار شده بودند

posted by londonmourningmothersiran at 02:36 0 comments