دیده بان حقوق بشر: ایران رکورددار اعدام در سال ۲۰۱۱ می شود
۱۳۸۹/۱۱/۱۱
سازمان دیدهبان حقوق بشر روز یکشنبه نسبت به افزایش اعدامها در ایران ابراز نگرانی کرد و تخمین زد که در سال ۲۰۱۱، تعداد افراد اعدام شده در ایران میتواند به «بیش از هزار تن» برسد.
سارا لی ویتسون، مدیر بخش خاورمیانه این سازمان به خبرگزاری فرانسه گفت که اگر اعدامها در ایران با سرعت کنونی پیش برود، مقامات «به راحتی» تا پیش از به پایان رسیدن سال ۲۰۱۱، «بیش از هزار نفر» را در ایران اعدام خواهند کرد.
این آمار در حالی ارائه شده است که بر اساس گزارش خبرگزاری فرانسه در سال ۲۰۱۰ دستکم ۱۷۹ نفر اعدام شدهاند.
همچنین بر اساس گزارش سازمان عفو بینالملل، ایران در سال ۲۰۰۹، با اعدام دستکم ۳۸۸ نفر، پس از چین و عربستان سعودی بیشترین حکم اعدام در جهان را به اجرا رسانده بود.
خبرگزاری فرانسه مینویسد که گروههای حقوق بشری بر این باورند اعدامهای ایران در سال ۲۰۱۱، سرعت گرفته است.
تنها در یک هفته گذشته ۱۷ نفر در ایران اعدام شدهاند.
زهرا بهرامی، زن ایرانی-هلندی در تاریخ ۹ بهمن به اتهام «قاچاق مواد مخدر» اعدام شد.
پیش از آن و در تاریخ ۷ بهمن ۱۰ نفر از محکومان جرایم مواد مخد به دار آویخته شدند.
در تاریخ ۴ بهمن نیز، جعفر کاظمی و محمدعلی حاجآقایی به اتهام «همکاری با سازمان مجاهدین» در تهران اعدام شدند. این در حالی است که در همین روز سه نفر دیگر به اتهام «تجاوز به عنف» به دار آویخته شدند و یک نفر نیز به اتهام چندین فقره «قتل» اعدام شد.
با این احتساب، بر اساس اخبار منتشر شده در خبرگزاریهای جمهوری اسلامی، در ۴۰ روز گذشته ۶۸ نفر در ایران اعدام شدهاند.
این در حالی است که سازمان دیدهبان حقوق بشر تخمین میزند که در این مدت دستکم ۷۴ نفر به دار آویخته شده باشند.
این سازمان در گزارش جهانی سال ۲۰۱۱ خود که در روزهای اولیه بهمنماه منتشر شد، اعلام کرد که نقض حقوق بشر در ایران، در سال گذشته میلادی، با افزایش اعدام، شکنجه و ارعاب، بحرانیتر از گذشته شده است.
خانواده و وکیل زهرا بهرامی که هنوز از شنیدن خبر اعدام این زندانی سیاسی در بهت هستند در مصاحبه ای اعلام کردند منتظر اطلاع از نظر نهایی دادستانی کل کشور درباره حکم صادره برای خانم بهرامی بودند و اجرای حکم اعدام به آنها ابلاغ نشده بود.
بنفشه نایب پور و قاسم نجفی، دختر و داماد خانم بهرامی گفتند که دولت هلند برخلاف قولی که به خانواده آنها داده بود هیچ کمکی نکرده و عملا در قضیه خانم بهرامی کوتاهی کرده است.
وزیر خارجه هلند روز گذشته در اعتراض به اعدام زهرا بهرامی اعلام کرد که تمامی روابط دیپلماتیک هلند با ایران قطع میشود و این کشور تصمیم دارد تا در این رابطه اقدامات بیشتری انجام داده و اقدامهای دیگری را نیز در چارچوب اتحادیه اروپا مطرح کند.
اما خانواده خانم بهرامی می گویند این قضیه مصداق نوشداروی بعد از مرگ سهراب است و دولت هلند برای نجات جان خانم بهرامی که شهروند هلند است هیچ اقدام جدی صورت نداده است.
آنها گفتند که امروز برای تحویل پیکر خانم بهرامی به زندان اوین و دادستانی مراجعه خواهند کرد و نمی دانند که آیا جسد او را تحویل خواهند داد یا نه.
ژینوس شریف رازی، وکیل خانم بهرامی نیز که در حیرت از شنیدن خبر اعدام موکلش بود گفت که خبر اعدام موکلش رادر رسانه ها دیده" پرونده موکلم در دادگاه انقلاب مفتوح است و هنوز به اتهامات سیاسی او رسیدگی نشده و من نمی دانم چگونه او را اعدام کردند".
زهرا بهرامی، شهروند ایرانی- هلندی است که در پی وقایع عاشورای سال گذشته و در تهران بازداشت شد. او براساس حکم شعبه 15 دادگاه انقلاب، به اتهام نگهداری مواد مخدر، محکوم به اعدام و مصادره اموال شده و پرونده دیگرش که در آن متهم به محاربه شده همچنان باز است.
نگذاشتند آخرین حرفهای مادرم را بشنویم
خانم بهرامی روز گذشته در بی خبری مطلق خانواده و وکلایش در حالی اعدام شد که به گفته دخترش، اتهامات منتسب به او را رد کرده و در دادگاه گفته بود که تحت فشار و شکنجه ، وادار به اعتراف دروغ شده است.
بنفشه نایب پور پیش تر گفته بود که "هیچ مدرکی در پرونده مادرش به جز اقرار های خود او که تحت فشار صورت گرفته نیست: این اقرارها در اصل چیزهایی است که بازجویان از مادرم می خواستند بگوید و بنویسد و مادر من هیچ یک از این اقرارها را قبول ندارد. هر بار که او را می بینم می گوید با هر جایی مصاحبه کردی بگو من زیر فشار بودم".
و اکنون بنفشه نایب پور می گوید که "مادر مرا به خاطر شرکت در تجمعات بازداشت کردند و اتهام محاربه زدند بعد اتهام نگهداری مواد مخدر زدند و دیروز در حالی اعدام کردند که پرونده سیاسی مادرم همچنان باز است و هنوز رسیدگی نشده".
خانم نایب پور که به شدت متاثر بود می گفت ما کاملا بی خبر بودیم هنوز هم باورمان نمی شود دنبال این بودیم که پرونده را به کمیسیون عفو ببریم و تمام امیدمان این بود اما بی خبر از ما اعدام کردند و حداقل نگفتند که ما برویم و برای آخرین بار مادرم را ببینیم با او حرف بزنیم و حداقل حرف های آخر او را بشنویم و .....
از دولت هلند شاکی هستیم
بنفشه نایب پور بیش از این توان صحبت کردن ندارد و قاسم نجفی، همسر او می گوید: واقعا نمی دانیم چرا یک دفعه اعدامش کردند هیچ خبری به ما ندادند ما واقعا امیدوار بودیم امید به اینکه پرونده را به کمیسیون عفو و بخشودگی می بریم و الان واقعا در شوک هستیم.
آقای نجفی می افزاید: روز پنج شنبه، بنفشه با مادرش ملاقات کرد، خانم بهرامی حالش خوب بوده چند دست لباس خواسته بود برای او ببریم و خواسته بود که به حسابش پول بریزیم. در حالی پی گیر بودیم که یکباره دیروز از هلند زنگ زدند و گفتند خانم بهرامی را اعدام کرده اند باور نکردیم فکر کردیم دارند ما را اذیت می کنند ، ساعت 3 بعد از ظهر بود شروع به پی گیری کردیم کسی جوابی نمی داد سرچ کردیم در خبرها دیدیم که اعدام شده بعد ساعت 7 شب بود که مطمئن شدیم اعدام کرده اند و وزیر خارجه هلند با وزارت خارجه ایران مذاکره کرده و از آن ها شنیده بود که وی را اعدام کرده اند.
داماد زهرا بهرامی سپس می پرسد که مگر می شود بدون خبر وکیل و خانواده کسی را اعدام کنند؟ نه خود خانم بهرامی از اعدامش خبر داشت نه ما، نماینده دادستان گفته بود که اعدام به این سادگی ها نست و مراحل مختلفی دارد که باید طی شود. خب این مراحل چه شود؟ به این سرعت طی شد؟
از آقای نجفی می پرسم که آیا نظر نهایی دادستان کل کشور به شما ابلا غ شده بود؟ پاسخ میدهد: هیچ چیزی به ما گفته نشده بود و ما خوش بین بودیم چون سفارت هلند هم به ما گفته بود خیالتان راحت باشد اعدام نمیکنند و ما نمی گذاریم حتی خود من به کاردار هلند گفتم چه ضمانتی دارید که یکباره فردا اعدام نکنند؟ گفتند خیالتان راحت باشد نمی گذاریم اعدام کنند. ما که نمی دانیم چه مبادلات و رابطه ای دارند دو کشور. حتی تا 6 ماه شماره پرونده را نتوانسته بودیم پیدا کنیم و کلی پی گیری کردیم و دردسر کشیدیم تا شماره پرونده را پیدا کرده و وکیل بگیریم، وکیل اول ما را بازداشت کردند و تمام دلخوشی ما به این بود که دولت هلند پی گیری می کند دلخوش بودیم به حرفهایی که سفارت هلند زده بود و گفته بودند که امکان ندارد اعدام کنند و ....
داماد خانم بهرامی می افزاید: هیچ کسی نمی تواند بفهمد ما در چه حال و وضعیتی هستیم. روز پنجشنبه مرا به دفتر پی گیری های وزارت اطلاعات خواسته بودند رفتم یک سری از وسایل خانم بهرامی را خواستند که قبلا به ما تحویل داده بودند. گفتند باید دوباره چک شود. همان جا به من گفتند که پرونده خانم بهرامی به احتمال زیاد در کمیسیون عفو حل می شود و ... اصلا قضایا به شکل دیگری بود.
آقای نجفی می گوید که امروز برای تحویل جسد خانم بهرامی به زندان اوین مراجعه خواهند کرد و می گوید: برخی می گویند که جسد را نمیدهند ، نمیدانیم ما پی گیری خواهیم کرد که جنازه را به خواست خود خانم بهرامی در روستای "سوخته چنار" قزوین به خاک بسپاریم.
از داماد خانم بهرامی درباره اتهام قاچاق مواد مخدر که به خانم بهرامی نسبت داده و بدین اتهام او را اعدام کردند می پرسم و می گوید: اعدام کردند و رفت اما چه کسی به او کمکی کرد آیا سازمان های حقوق بشری توانستند کمک کنند آیا سفارت هلند کاری کرد؟ این همه سازمان های حقوق بشری و مردم میدانند که یک خانم 11 ماه در بند امنیتی 209 بوده و بعد به مواد مخدر متهم و اعدام می کنند. حالا من بیایم حرف بزنم که چی شود مردم بدانند؟ تا کی مردم باید بدانند؟ فقط باید بدانند؟ مردم کجا هستند؟ حالا بنشینند و هی بگویند بنده خدا سیاسی بود اتهام مواد مخدر زدند و اعدام کردند و ... چه فایده ای دارد؟ درد ما چیز دیگری است و وضعیت خوبی اصلا نداریم.
وی می افزاید: من از دولت هلند هم شکایت دارم واقعا خیلی کوتاهی کردند. اگر مشکلات دیپلماتیک دو کشور دارند که نباید یک انسان این وسط قربانی شود.
به آقای نجفی می گویم که وزیر خارجه هلند موضع گرفته و اعلام کرده که دولت هلند روابط دیپلماتیک با ایران را قطع میکند. آقای نجفی می گوید: الان چه فایده ای دارد؟ قطع کنند یا نکنند چه فرقی میکند؟ می شد به خانم بهرامی کمک کرد می شد جانش را نجات داد و کوتاهی کردند و توان ما زیاد نبود و به حمایت دولت هلند نیاز داشتیم این همه ادعای حقوق بشر می کنند چه کردند؟ نوشداروی بعد از مرگ سهراب هیچ دردی دوا نمیکند.
زن ایرانی- هلندی به اتهام «قاچاق مواد مخدر» اعدام شد
زهرا بهرامی
۱۳۸۹/۱۱/۰۹
جمهوری اسلامی ایران روز شنبه یک زن ایرانی- هلندی را که به «اتهام جرایم امنیتی» و به دنبال اعتراضهای روز عاشورای سال ۱۳۸۸ بازداشت شده بود، به اتهام «فروش و نگهداری مواد مخدر» اعدام کرد.
بر اساس اعلام دادستانی تهران، زهرا بهرامی، یک زن ایرانی، که دارای تابعیت هلندی نیز بود، بامداد روز شنبه به اتهام «فروش و نگهداری مواد مخدر» اعدام شده است.
·
حدود یک ماه پیش گزارشهایی از صدور حکم اعدام برای این شهروند ایرانی- هلندی که سه روز پس از رویدادهای خونین عاشورای سال گذشته و در جریان بازداشت گسترده معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در ایران بازداشت شده بود منتشر شد.
در بیانیه دادستانی تهران درباره اعدام زهرا بهرامی نیز تصریح شده است که وی «پيشتر به اتهام ارتکاب جرايم امنيتی دستگير شده بود».
در بخش دیگری از این بیانیه همچنین با اشاره به اتهامهای مطرح شده علیه خانم بهرامی آمده است: «در بازرسی از منزل نام برده ۴۵۰ گرم کوکائين و ۴۲۰ گرم ترياک نيز کشف و در تحقيقات صورت گرفته مشخص شد وی ۱۵۰ گرم کوکائين نيز به فروش رسانده است.»
دادستانی تهران همچنین از زهرا بهرامی به عنوان «عضو يک باند بينالمللي ترانزيت مواد مخدر» یاد کرده و وی را متهم به قاچاق کوکائین از هلند به ایران «با همکاری رابط هلندی خود» معرفی کرده است.
بر اساس این گزارش دادگاه انقلاب تهران، زهرا بهرامی به اتهام «نگهداري ۴۵۰ گرم کوکائين و مشارکت در فروش ۱۵۰ گرم کوکائين» به اعدام و مصادره اموال و به اتهام «نگهداري ۴۲۰ گرم ترياک» به پرداخت ۱۴ميليون ريال جزاي نقدي و تحمل هفتاد ضربه شلاق محکوم شده بود.
این در حالی است که بنفشه نایبپور، دختر زهرا بهرامی، در اوایل بهمنماه و به دنبال صدور حکم اعدام برای مادرش به رادیوفردا گفته بود که وی در جلسه رسیدگی به اتهامهای خود به قاضی صلواتی، رئیس دادگاه، گفته است: «من تحت فشار بودم. در شرايط خيلی وحشتناکی قرار داشتم و ناچار شدم اين اتهامات را بپذيرم، اما الان دارم به شما میگويم که اين اتهام کلاً بیپايه و اساس است و آن را به طور کامل رد میکنم.»
همچنین دادگاه انقلاب پروندهای را نیز به اتهام عضویت خانم بهرامی در گروه «انجمن پادشاهی ایران» در دست رسیدگی داشت که این اتهام نیز از سوی وی رد شده بود و، به گفته دختر خانم بهرامی، انجمن پادشاهی ایران نیز وابستگی زهرا بهرامی به این گروه را رد کرده بود.
با این حال در بیانیه دادستانی تهران درباره اعدام زهرا بهرامی هیچ اشارهای به رای احتمالی دادگاه درباره این اتهام خانم بهرامی نشده است.
اعدام خانم بهرامی در حالی صورت گرفته است که به دنبال صدور حکم اعدام برای وی، دولت هلند خواستار توضیحات بیشتر جمهوری اسلامی در این باره شده بود.
ایران که تابعیت دوگانه شهروندانش را به رسمیت نمیشناسد، پیشتر نیز به دیپلماتهای هلندی در تهران اجازه دسترسی کنسولی به زهرا بهرامی را نداده بود
خبرگزاری هرانا – حسین رونقی ملکی، وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر به دلیل وخامت حال جسمیاش به بهداری زندان اوین منتقل شد.
بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران «هرانا» مسئولین بهداری معتقداند وی باید در بیمارستانی مجهز در خارج از زندان مورد درمان قرار گیرد.
این در حالی است که وزارت اطلاعات از تودیع وثیقه جهت مرخصی استعلاجی این زندانی علی رغم موافقت دادگاه انقلاب؛ ممانعت به عمل میآورد.
حسین رونقی به دلیل عفونت کلیه قادر به تحمل شرایط زندان نیست و میبایست هر چه سریعتر به خارج از زندان جهت عمل کلیه منتقل شود.
مسئولین زندان با هشدار مسئولین بهداری در خصوص وضعیت وخیم جسمی این زندانی صبح امروز قصد داشتند وی را با دست بند و پابند به بیمارستانی در خارج از زندان منتقل کنند که با مخالفت حسین رونقی و خانواده وی روبرو شده است.
علت مخالفت حسین رونقی با انتقال به بیمارستان استفاده از حق مرخصی جهت درمان بیماری و عدم اعتماد به پزشکان تحت امر وزارت اطلاعات است که تاکنون با کارشکنی این نهاد این امر میسر نشده است.
حسین رونقی ملکی مسئول کمیته ایران پرکسی، وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر در ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ توسط اطلاعات سپاه درملکان بازداشت و به بند ۲ – الف سپاه پاسداران در زندان اوین منتقل شد.
نامبرده پس از تحمل ۱ سال سلول انفرادی و شکنجههای روحی و جسمی جهت اخذ مصاحبه تلویزیونی سرانجام در تاریخ ۲۸ آذر ماه سالجاری از سوی قاضی پیرعباسی رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
اتهامات این زندانی از سوی دادگاه انقلاب عضویت در شبکه ایران پروکسی، توهین به رهبری و ریاست جمهوری اعلام شده
است، حکم مذکور از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران عینا تائید شد
واکنش به اجرای حکم اعدام دو تن دیگر از زندانیان سیاسی در زندانهای ایران، سازمان عفو بین الملل، بیانیه ای صادر نموده و نسبت به تداوم این روند ابراز نگرانی کرده است.
متن بیانیۀ اعتراضی عفو بین الملل به اعدام جعفر كاظمی و محمدعلی حاج آقایی، به قرار زیر است:
سازمان عفو بین الملل اعدام دو فعال سیاسی که در شهریورماه سال گذشته و در جریان اعتراضات مردمی پس از انتخابات بحث برانگیز ریاست جمهوری بازداشت شده بودند را محکوم کرد.
بنا به گزارش های منتشر شده جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی صبح روز گذشته چهارم بهمن ماه در زندان اوین تهران به دارآویخته شدند. هر دو به «محاربه»، «تبلیغ علیه نظام» و «ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ایران (PMOI)» محکوم شده بودند.
اعدام این دو زندانی، آخرین مورد از موج اعدام هایی است که طی آن مسئولان جمهوری اسلامی از ابتدای سال جدید میلادی حداقل 71 زندانی را اعدام کرده اند. بطور متوسط بیست اعدام در هقته انجام شده است و هزاران نفر نیز در صف اعدام قرار دارند.
مالکوم اسمارت، مدیر بخش خاورمیانه و شمال آفریقای سازمان عفو بین الملل گفت: "ما از اعدام جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی، و همینطور از تداوم استفاده از این مجازات شدیدا بی رحمانه در ایران وحشت زده هستیم. مانند بسیاری دیگر از قربانیان، این دو تن نیز از دادرسی عادلانه محروم بوده اند."
بنا بر گزارش ها، جعفر کاظمی برای ماه ها در زندان اوین توسط بازجویانش و جهت اجبار وی به اعترافات تلویزیونی مورد شکنجه قرار گرفت اما او از انجام اعترافات تلویزیونی خودداری کرد.
Nasrin Sotoudeh has become one more statistic in the sad Evin prison.
We are going through difficult times. Unjust court sessions resulting in harsh prison sentences for those who have been forced into making false confessions and are taken away from their mothers and children and thrown into dark cells. Days are filled with lies and hypocrisy resulting in human virtue being executed and the executors, unaware of the world, simply killing those who dare to think and speak of freedom.
We are talking about Nasrin Sotoudeh who has just been imprisoned for 11 years. She is a brave human rights and children’s lawyer who now has to leave her own two children behind without a mother to turn to in their time of need. She will be spending the next eleven years of what, up to now, has been a productive life, in Evin prison.
We, London Supporters of Mourning Mothers, condemn the imprisonment and execution of political prisoners and prisoners of conscience. We also condemn the unjust and excessive prison sentences passed on Nasrin Sotoudeh and Jafar Panahi, the 74 lashes imposed on Shiva Nazar Ahari and the arbitrary arrests of human rights activists, journalists and women’s rights activists. We condemn the execution of two recent political prisoners which took place on the early morning of Jafa Kazemi and Mohammed Ali Haji aghaie whi did not agree to appear on TV and 'confess'. The tsunami of executions in Iran has no intention to slow down.We must condemn it and stop it. ٌ
We, London Supporters of Mourning Mothers, would urge you to join us every first Saturday of the month in Trafalgar Square, London, from to tell the world that those who were murdered in the line of freedom and democracy for Iran will never be forgotten and also to show our support and solidarity with their bereaved mothers.
Supporters of the Mourning Mothers of Iran – London
Saturday: 5 February 2011
15.00 to14.00: Time
Location: North Terrace of Trafalgar Square (in front of the National Gallery) Nearest Tube Charing Cross: Bakerloo and Northern line
روزهای سنگینی را سپری می کنیم. روزهائی پر از رویدادهای نه چندان شیرین. روزهای دادگاههای چند ساعته و احکام سنگین چند ساله. روزهایی که
مادران را از دامان فرزندان می ربایند و در سیاه چالهای زندانها به جرمهای واهی و خود ساخته زندانی می کنند و پسران و دختران را بر دار می کنند.
روزهائی که ریا و دروغ و سیاهکاری، فضیلت انسانی را به جوخه اعدام می سپارد و جلادان فارغ از جهان پیرامون به کشتار سخن، فکر، آزادی و آزادگان سخت مشغولند.
مادران عزادار فرزندان بدنیا نیامده و پدران در کار پسران از مادر زائیده نشده، تامبادا بر سر گذزگاهی گرفتار جلاد آیند و بناگاه سهمیه ای در خاوران و
و گورستانهای گمنام نصیب سروقامتان سرزمین ایران شود
نسرین ستوده را می گویم که سهمیه زندان اوین شد تا فرزندانش مادر نبینند و اغوش گرم او زانو به بغل گیرد که چنین نباید باشد که هست. نسرین ستوده،
است که از پیچ و خم تاریخ مسخ شده ایران بیخبرند و مادر را می حویند. نسرینوکیل شجاع کودکان آزار دیده و ستم کشیده، آنکه مادر دو فرزند خردسال
اما بحکم قاضی القضات حکومت ستمکاران و جلادان باید که 11 سال از عمر پر بار خود را در اوین غمبار بسرآورد.
گروه حامیان مادران عزادار ایران در لندن، اعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی ، صدور احکام بیرویه نظیر احکام صادره در مورد حکم زندان نسرین ستوده و جعفر پناهی و حکم زندان و شلاق شیوا نظر آهاری و بازدشت های خودسرانه فعالان حقوق بشر، روزنامه نگاران و زنان، جلوگیری از فعالیت ناشران ایران را بیکجا محکوم می کنند.
گروه حامیان مادران عزادار ایران در لندن در اولین شنبه ماه فوریه( 5 فوریه 2011) از ساعت 2-3 بعد از ظهر در بخش شمالی میدان ترافالگار لندن گرد هم می آیند تا به مردمان دنیا بگویند از کشتار سخن و فکر و آزادی و آزادگان در ایران و زندانی کرد ن آنان که جهانی به آنها افتخار می کند.
تاریخ: شنبه 5 فوریه 2011
محل : ضلع شمالی میدان ترافاگار لندن
زمان: 2-3 بعد از ظهر
ااعتراض به اعدام ها و احکام صادره ی غیر عادلانه ازطرف بیداد گاه های جمهوری اسلامی
روزهای سنگینی را سپری میکنیم. روزهائی پر از رویدادهای نه چندان شیرین. روزهای دادگاههای چند ساعته و احکام سنگین چند ساله. روزهائی که مادران را از دامان فرزندان میربایند و در سیاه چالهای زندانها به جرمهای واهی و خود ساخته زندانی میکنند و پسران و دختران را بر دار میکنند. روزهائی که ریا و دروغ و سیاهکاری، فضیلت انسانی را به جوخه اعدام میسپارد و جلادان فارغ از جهان پیرامون به کشتار سخن، فکر، ازادی و ازادگان سخت مشغولند.
مادران عزادار فرزندان بدنیا نیامده و پدران در کار پسران از مادر زائیده نشده، تامبادا بر سر گذزگاهی گرفتار جلاد ایند و بناگاه سهمیه ای در خاوران و گورستانهای گمنام نصیب سروقامتان سرزمین ایران شود
نسرین ستوده را میگویم که سهمیه زندان اوین شد تا فرزندانش مادر نبینند و اغوش گرم او زانو به بغل گیرد که چنین نباید باشد که هست. نسرین ستوده، وکیل شجاع کودکان ازار دیده و ستم کشیده، انکه مادر دو فرزند خردسال است که از پیچ و خم تاریخ مسخ شده ایران بیخبرند و مادر را میجویند. نسرین اما بحکم قاضی القضات حکومت ستمکاران و جلادان باید که 11 سال از عمر پر بار خود را در اوین غمبار بسر اورد.
گروه حامیان مادران عزادار ایران در لندن، اعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی ، صدور احکام بیرویه نظیر احکام صادره در مورد حکم زندان نسرین ستوده و جعفر پناهی و حکم زندان وشلاق شیوا نظر اهاری و بازداشتهای خودسرانه فعالان حقوق بشر، روزنامه نگاران و زنان، جلوگیری از فعالیت ناشران ایران را بیکجا محکوم میکند
گروه حامیان مادران عزادار ایران در لندن در اولین شنبه ماه فوریه از ساعت 2-3 بعد از ظهر در بخش شمالی میدان ترافالگار لندن گرد هم میاید تا به مردمان دنیا بگوید از کشتار سخن و فکر و ازادی و ازادگان در ایران و زندانی کردن انان که جهانی بانها افتخار میکند. .
London Mourning Mothers group(Madaran Daghdar) echoes the voices of Iranian mothers whose children had been murdered in various ways by the Islamic Republic of Iran since 1979.
گروه مادران عزادار لندن صدای مادران عزادار ایران است. انان که از سال1357، فرزندانشان توسط رژیم جمهوری اسلامی بشیوه های مختلف کشته شده اند.