www.maderandaghdar.blogspot.com
Wednesday, 30 March 2011
حمایت از مادران عزادار در ایران
حق ازاد زندگی کردن حقی است که همه ما از ان برخوردایم. بیائید به انان که صدایشان شنیده نمیشود نیز یاری رسانیم تا از این حق برخوردار شوند.
طبق امارهای سازمانهای حقوق بشر، در سال گذشته تعداد 1،256 نفر در ایران دستگیر شده اند. همه این دستگیریها در ارتباط با حقوق بشر، ازادی و دموکراسی خواهی بوده است (رهانا).
جکومت جمهوری اسلامی ایرا تعداد بیشماری را به جوخه های اعدام سپرده است.گزارشات خانواده ها از شریط زندانها، بویژه زندان زنان در رجائی شهر حکایت از شرایط دهشت باری دارند که حکومت به انها توجهی ندارد (رهانا). انان که فریاد ازادی سر میدهند یه مجازات های سنگین محکوم میشوند که نمونه ان بهاره هدایت، مجید توکلی، نسرین ستوده و ارش صادقی و بسیاری دیگرند.
معهذا همه خبرها ناامید کننده نیستند. در 24 ماه مارس شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد رای با گسیل گزارشگر ویژه برای ایران داد که خود روزنه امیدی است برای صدها خانواده که فرزندانشان در زندانند.
صدور این قطعنامه بیانگر ان است که ما ما میتوانیم جهان را برای نسلهای اتی امن تر کنیم. ما باید صدایمان را بلندتر کنیم و ناقوس خطر را بصدا دراوریم تا نقص حقوق بشر از جهان رخت بربندد.
امروز ما همراه با مادران عزادار ایران خواهان ان هستیم که:
- به اعدام پایان داده شود.
- همه زندانیان سیاسی و عقیدتی ازاد شوند.
- انان که طی 32 سال مسئول زندانی کردن و کشتار مردم بوده اند به محاکمه کشانده شوند
هواداران مادران عزادار ایران در لندن
ما را در فیس بوک پیدا کنید. به وبلاگ ما برای اخبار مادران و زندانیان مراجعه کنید برای ما ایمیل بفرستید:
Supporters of the Mourning Mothers of
Iran –
LondonFind us on Facebook: Mourning Mothers Iran London
Labels: ایران، ازادی، دموکراسی
posted by londonmourningmothersiran at
02:37
از سوی هواداران مادران عزادار در ایران در خواست میکنم:
حق ازاد زندگی کردن حقی است که همه ما از ان برخوردایم. بیائید به انان که صدایشان شنیده نمیشود نیز یاری رسانیم تا از این حق برخوردار شوند.
هرچه فرایاد ازادی خواهی و دموکراسی خواهی در سرزمین مادری من بلندتر میشود، به تعداد دستگیریها و اعدامها نیز افزوده میشود.
من، همانند سایر ایرانیان این را به نسلهای بعدی بدهکاریم تا بگوئیم که ما چشم مان را به شکنجه ها و کشتارها نه بستیم. نه در ایران بلکه در سایر نقاط جهان. من و ما بسهم خود به حمایت از قربانیان، چه در ایران و یا مصر و لیبی و ساحل عاج ادامه خواهیم داد.
گروه مادران عزادار ایران و خواستهان انان به قلب من نزدیکتر است و من از همه انان که وقت صرف خواندن این نوشته میکنند میخواهم به هواداران انها به پیوندند و از خواستهای انان حمایت کنند تا صدای انان بلندتر شنیده شود:
- پایان دادن به اعدام ها
- ازادی هم زندانیان سیاسی و عقیدتی
- به محاکمه کشاندن همه انان که طی 32 سال مسئل اعدام و کشتار مردم ایران بودند.
حق ازاد زندگی کردن حقی است که همه ما از ان برخوردایم. بیائید به انان که صدایشان شنیده نمیشود نیز یاری رسانیم تا از این حق برخوردار شوند.
امیدوارم شما را شانه به شانه با حامیان مادران عزادار ایران درساعت 2-3 روز 2 اوریل 2011
درمیدان ترافالگار در لندن برای دفاع از حق ازادی ببینم.
یک هوادار مادران عزادار ایران
Labels: ایران، ازادی، دموکراسی
posted by londonmourningmothersiran at
02:35
Tuesday, 29 March 2011
تعیین گزارشگر ویژهی حقوق بشر برای ایران و واکنشمقامات ایران
مقامات ایران
روز پنجشنبه چهارم فروردینماه، شرکت کنندگان در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو با صدور قطعنامه ای به تعیین گزارشگر ویژهای برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران رأی دادند. این قطعنامه با ۲۲ رای موافق در مقابل هفت رای مخالف و ۱۴ رأی ممتنع به تصویب رسید.
این نخستین بار است که شورای حقوق بشر سازمان ملل، که در سال ۲۰۰۶ تأسیس شد، برای کشوری گزارشگر ویژه تعیین می کند.
پیش نویس این قطعنامه توسط آمریکا و سوئد ارائه شده بود و ماه ها تلاش و لابی مقامات حکومت ایران برای ناکام گذاشتن تلاش جمعی از کشورهای عضو سازمان ملل برای تصویب قطعنامه حقوق بشر با شکست مواجه شد. این قطعنامه از ارسال «گزارشگر ویژه حقوق بشر» به ایران حمایت می کند و به این وسیله دولت ایران در کنار تنها دو کشور بدنام در زمینه حقوق بشر، یعنی برمه و کره شمالی قرار گیرد که دارای گزارشگر ویژه هستند. بریتانیا، فرانسه و برزیل جزء کشورهایی بودند که از این قطعنامه حمایت کردند، اما روسیه و چین به آن رای منفی دادند.
تام دانیلون، مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری آمریکا با صدور بیانیه ای از اقدام شورای حقوق بشر استقبال کرده و آنرا یک نقطه عطف تاریخی توصیف کرده است. او گفت:«ایالات متحده به حمایت از تمام ایرانیان شجاعی که برای دستیابی به حقوق جهان شمول خود تلاش می کند ادامه خواهد داد.»
سید محمدرضا سجادی، فرستاده ایران به نشست شورای حقوق بشر در ژنو، تصمیم این نهاد در مورد کشورش را «غیر منصفانه و ناموجه» خواند و گفت این حرکت «محکوم به شکست» است.
علی اکبر موسوی خوئینی، نماینده پیشین مجلس ایران که در آمریکا زندگی می کند پیش بینی کرده است که در صورت عدم همکاری حکومت ایران با گزارشگر ویژه این احتمال وجود دارد که پرونده «ناقضان» حقوق بشر در ایران به یک دادگاه بین المللی ارسال شود. آقای خوینی در گفتگویی با بیبیسی فارسی گفت:«این کار به نظر می رسد نتیجه جلوگیری از فعالیت نهادهای مستقل حقوق بشری در داخل کشور مانند انجمن دفاع ازحقوق زندانیان و کانون مدافعان حقوق بشر است که با ممانعت از سوی دولت مواجه شده اند. آقای عمادالدین باقی، رئیس انجمن که در زندان است و کانون هم پلمب شده است.»
گزارشگر ویژه ای که توسط شورای حقوق بشر تعیین خواهد شد، وظیفه بررسی دقیق و از نزدیک این گزارش ها را به عهده خواهد داشت و خواهد کوشید که به ایران سفر کند و در تماس با افراد و نهادهای مستقل از حکومت، میزان درستی آنها را بسنجد.
دولت ایران با وجود اعتراض به تصمیم شورای حقوق بشر سازمان ملل به تعیین گزارشگر ویژه، هنوز رسما اعلام نکرده است که آیا به چنین گزارشگری اجازه سفر به ایران را خواهد داد یا خیر.
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز گفت که قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل فاقد هرگونه ارزش حقوقی و کاملا مطرود است. علاءالدین بروجردی در موضع گیری خود نسبت به قطنامه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد علیه جمهوری اسلامی افزود: «جمهوری اسلامی نباید گزارشگر پیشنهاد شده در این قطعنامه را برای تهیه گزارش از وضعیت حقوق بشر کشورمان بپذیرد.»
در گذشته رینالدو گالیندوپل (از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۳) و موریس کاپیتورن (از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۰) به عنوان نمایندگان ویژه حقوق بشر سازمان ملل چند بار به ایران رفتند و گزارش های متعددی در مورد وضعیت حقوق بشر در این کشور تهیه کردند. روابط دولت ایران با نمایندگان ویژه سازمان ملل عموما پر تنش بود و گزارش های آنها ناخرسندی مقامات ایران را بر می انگیخت.
عبدالکریم لاهیجی حقوقدان و نایب رییس فدراسیون بین المللی جامعههای حقوق بشر و رییس جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران، در گفتگویی با جرس تعیین گزارشگر ویژه را نشان دهنده وضعیت «وخیم» حقوق بشر در ایران میداند و معتقد است انزوای ایران در جامعه جهانی و ابعاد گسترده نقض حقوق بشر در ایران از عوامل اصلی تصویب این قطعنامه است.
وی معتقد است اگر جمهوری اسلامی از«عناد و لجاجت» با جامعه جهانی دست برندارد و در کار گزارشگر ویژه اخلال ایجاد کند «دیگر مساله، مسالهای است ورای شورای حقوق بشر و دیگر موضوع، موضوع شورای امنیت است.»
نقض حقوق بشر در ایران به ویژه پس از سرکوب جنبش اعتراضی پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ بار دیگر در مرکز توجه فعالان و مدافعان حقوق بشر و سازمان های بین المللی قرار گرفته است.
دولت های غربی در ماه های اخیر فشارهای فزاینده ای را در این مورد به حکومت ایران وارد کرده اند که تلاش برای تصویب
قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر و تعیین گزارشگر ویژه از جمله آنها است
خبرگزاری حقوق بشر ایران - رهانا
.
1390/1/6
posted by londonmourningmothersiran at
16:45
Monday, 28 March 2011
خبرگزاری هرانا - روز پنج شنبه، چهارم فروردین ماه، ۵۰ نفر از زندانیان محبوس در زندان قزلحصار کرج، به زندان اوین منتقل شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، گفته زندان اوین منتقل کردهاندمیشود که این ۵۰ زندانی متهم به راه اندازی شورش در زندان قزلحصار هستند.
بنظر میرسد مسئولان، این زندانیان را که دارای حکم اعدام هستند، جهت اجرای حکم به زندان اوین منتقل کردهاند.
لازم به یادآوری ست در درگیریهای ۲۴ اسفندماه ۸۹ در واحد ۲و۳ زندان قزلحصار کرج که در پی اعتراض به قصد اجرای حکم اعدام ده زندانی از سوی سایر زندانیان شروع شد،
۱۵۰ تن دچار جراحات جدی به خصوص در اثر استفادهٔ نیروهای گارد زندان از گلولههای واقعی شدند که از این تعداد دستکم ۸۰ تن جان باختند. منابع نزدیک به دولت البته ۴۷ کشته و زخمی را آمار این حادثه اعلام کردهاند که تفاوت فاحشی با گزارشهای منابع مستقل دارد.
بر اساس گفتهٔ رئیس سازمان زندانها، زندان قزلحصار با داشتن ۲۰ هزار زندانی، که حدود ۱۳ هزار تن از ایشان را محکومان مواد مخدر تشکیل میدهند، بزرگترین زندان کشور به حساب میآید.
گفتنی ست که پس از این کشتار سازمان عفو بین الملل نیز با انتشار بیانیهای یک تحقیق و تفحص فوری در خصوص این کشته شدگان را ضروری دانست.
هرانا نیوز
شنبه 06 فروردين 1390 ساعت 17:38
posted by londonmourningmothersiran at
11:17
My appeal on Behalf of Supporters of Mourning Mothers of Iran in London
My appeal on Behalf of Supporters of Mourning Mothers of Iran in London
As the cries for freedom and democracy ring louder and louder in my motherland, Iran, the number of arrests and hangings rises higher and higher.
I, just like many other individuals out there, owe it to the next generation to ensure that I can say that I did not turn a blind eye to all these killings and cases of abuse, not only in Iran, but all around the world. I have done my fair share and will continue to do so for all victims be they in Iran, Egypt, Libya, Ivory Coast, or...
Over time, a group that has come very close to my heart is the Mourning Mothers of Iran and I would appeal to anyone taking the time to read this to come and join the supporters of this group who, for some time now, has been making heard their demand for basic rights:
v An end to executions
v The release of all political prisoners and prisoners of conscience
v The bringing to justice of those responsible for the killings carried out over the past 32 years
The right to live freely is a right we are all blessed with here... day in day out... So let’s help those that cannot exercise this right and become the voice of the voiceless.
I look forward to seeing you standing side by side with the supporters of Mourning Mothers of Iran- London in Trafalgar Square, London on Saturday 2 April 2011, from 2 to 3 pm.
A supporter of the Mourning Mothers of Iran – London
posted by londonmourningmothersiran at
10:53
Tuesday, 22 March 2011
پیام نوروزی، دایه سلطنه مادر فرزادکمانگر
پیام نوروزی، دایه سلطنه مادر فرزاد کمانگر
خبرگزاری هرانا - دایه سلطنه مادر فرزاد کمانگر به مناسبت آغاز سال نو پیامی ارسال کرده است که عین ترجمه این پیام از کردی به فارسی که توسط خبرگزاری هرانا انجام گرفته است، به شرح ذیل است.
آخرین نوروزی که به امید آزادی فرزند در بندم به دیدار او در اوین رفتم باامید به من میگفت: (که مادر نوروز حتما روز آزادی خواهد بود وحتما با هم آن را جشن خواهیم گرفت ) افسوس.. از من فرزندم را گرفتند.
از شاگردانش معلمی و از ملتش انسانیتی را، اما برای آنها که فرزاد را از من گرفتند چه برجاماند؟
ملت کرد هم با اعتصاب عمومی در تمام شهرها نشان دادند که با فرزاد و یاورانش هستند، آیا این را هم ندیدند!؟
امید دارم که ازادی تمامی فرزندان دربند دیگر مان را در چنین روزی جشن بگیریم . روزی را که فرزادم مژده داد، دور نمی بینم امیدوارم تا زنده هستم تحقق خواسته فرزندم را که همانا آزادی و برابری بود،ببینم.
در اینجا لازم می بینم به همه شهیدان راه آزادی و زندانیان سیاسی دربند درود و سلام بفرستم و این سخن فرزاد را به آنها بگویم که " افق روشن اس
خبرگزاری هرانا - دایه سلطنه مادر فرزاد کمانگر به مناسبت آغاز سال نو پیامی ارسال کرده است که عین ترجمه این پیام از کردی به فارسی که توسط خبرگزاری هرانا انجام گرفته است، به شرح ذیل است.
آخرین نوروزی که به امید آزادی فرزند در بندم به دیدار او در اوین رفتم باامید به من میگفت: (که مادر نوروز حتما روز آزادی خواهد بود وحتما با هم آن را جشن خواهیم گرفت ) افسوس.. از من فرزندم را گرفتند.
از شاگردانش ت (ئاسۆ ڕوونه )."
سال نو بر همه مبارک باد.
دایه سلطنه،مادر فرزاد کمانگر
هرانا-دوشنبه 1 فروردین 1390
posted by londonmourningmothersiran at
08:08
بهاران خجسته باد و سال نو مبارک
بهاران خجسته باد
و
سال نو مبارک
"بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نود در اندازیم
اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی بدو تازیم و بنیادش بر اندازیم"
سال نو و نوروز باستانی بر مادران و خانواده های داغدار تمامی جان باختگان راه آزادی و تمامی دوستان و یاران و مبارزان خستگی ناپذیر علیه مرگ و نیستی و اعدام مبارک باد.
سرود "بهاران خجسته باد" توسط جان باخته کرامت دانشیان در زمان شاه برای رهایی و رسیدن به بهار آزادی ساخته شد. پیروزی در 22 بهمن سال 57 به دست آمد ولی دیری نگذشت و به خزان مرگ و نیستی تبدیل شد.
حال بعد از گذشت 32سال و اندی، در آستانه سی و سومین سال خزان بهار سیاسی ایران، بهار طبیعت در حالی فرا می رسد که بسیاری از ایرانیان سال هاست زیر خاک مدفون اند، بسیاری در قفس های تنگ و نمور زندانها با دوری و ممنوع الملاقات بودن و بیماری و حتی مرگ دسته و پنجه نرم می کنند. بسیاری آواره و سرگردان این شهر و آن کشورند؛ ولی درختها سبز می شوند، گلها شکوفه می دهند و ماهی قرمز با صدای توپ تحویل سال نو، برای رسیدن به آزاد شدن از تنگ بلور، تنگی که اسیرش گشته تکانی می خورد و حتی جانش را هم می دهد.
آری بهار فرا می رسد و بنفشه سر از خاک برمی آورد و به طبیعت سلام می کند ولی مادران بسیاری داغدار فرزندان خود هستند.
ما در شرایطی زمستان را پشت سر می گذاریم که بسیاری از خانواده ها در دلهره احکام اعدام فرزندان خود، لحظه های پرالتهابی را سپری و آرزو می کنند که آخرین پدر و مادر دردمندی باشند که در انتظار اعدام فرزندشان هستند.
ما در حالی به بهار سلام می کنیم که فرزندان مان چشم انتظار آمدن پدر و مادرند تا سفره هفت سین بیارایند و عیدی بر آن بگذارند. آنها مانند ماهی دور افتاده از دریا در تنگ بلور به شیطنت مشغول اند، ولی تشنه دیدار پدر و مادرند.
ما در شرایطی به بنفشه لبخند می زنیم که همسران بسیاری به یاد همسران خود گل های زیبای باغ و بوستان را می آرایند و آه می کشند.
ما در روزهایی به انتظار آمدن عمو نوروز می نشینیم که مادران و پدران بسیاری چشم انتظار تصمیم قاضی القضات اند، تا شاید به جای پهن کردن سفره هفت سین جلوی دیوارهای بلند زندان، فرزندان شان به دیدار آنها بیایند و چند صباحی را در کنار هم باشند و با بهار در کنار هم نفس بکشند.
ما در شرایطی سالی نو را انتظار می کشیم که رژیم اسلامی رافت و مدارا، حتی به زندانیان عادی رحم نمی کند و با حکم های بدون دادرسی عادلانه، تعداد زیادی از آنها را در زندان قزل حصار به گلوله می بندد. شاید این زندانی ها به خاطر چک یا مهریه سنگین یا حادثه رانندگی یا طعمه دلالان مواد مخدر یا در درگیری با پلیس و یا هزاران شاید دیگر به زندان افتاده و محکوم شده اند.
ما در شرایطی آغاز بهار و سال نو را به شما مادران، پدران، فرزندان، همسران و خانواده ها تبریک می گوییم که کشورمان ایران، شدیدترین لحظات بحرانی غم و درد و ستم را طی می کند. باشد که سال 1390، سال آزادی و شادی و برابری برای تمامی ایرانیان در داخل و خارج از کشور باشد.
و ما اینک در سی و سومین سال بهار خفقان زده ایران با نو شدن طبیعت مصمم ایم که کشورمان را آزاد سازیم تا اینبار با فراغ بال در زیر سایه برگ های نورسته دمی بیاساید و خستگی قرنها مرگ و نابودی را از تن به در کند.
ما مادران پارک لاله با شکفتن لاله های طبعیت، بیاد لاله های خونین ایران در 32 سال گذشته، فرا رسیدن نوروز باستانی را در کنار خانواده همه جان باختگان، و زندانیان سیاسی و عقیدتی و همگام با آنها برای رسیدن به حقوق اولیه انسانی خود تلاش خواهیم کرد تا این بار بهار را برای نسل های بعد به ارمغان بیاوریم.
با سبز شدن طبیعت، ما دوباره سبز خواهیم شد و با شکفتن شکوفه ها به رنگارنگی خواهیم رسید.
برای اتحاد و رسیدن به بهار سیاسی، ما حتی رنگ سیاه را هم از خود می دانیم. ما مادران ایران یکبار برای همیشه می خواهیم فرهنگ انسان دوستی و انسان سازی را بجای نابودی و خونخواهی برای تمامی نسل های آینده به ارث بگذاریم.
باشد که در این راه، با کمک مردم آزاده ایران دست در دست هم به آزادی و امنیت و آرامش و رهایی برسیم و هرگز هیچ خانه ای را برای داشتن عقیده مخالف خود در سوگ نبینیم.
"هوا دلپذیر شد گل از خاک بر دمید
پرستو به بازگشت زد نغمه امید
به جوش آمده است خون درون رگ گیاه
بهار خجسته باز خرامان رسد ز راه
به خویشان، به دوستان به یاران آشنا
به مردان تیز خشم که پیکار می کنند
به آنان که با قلم تمامی درد را به چشم جهانیان پدیدار می کنند
بهاران خجسته باد، بهاران خجسته باد
و این بند بندگی، و این بار فقر و جهل
به سرتاسر جهان به هر صورتی که هست
نگون و گسسته باد، نگون و گسسته باد"
مادران پارک لاله
19/3/2011
posted by londonmourningmothersiran at
03:39
Wednesday, 16 March 2011
نامگذاری خیابانی در شهر پواتیه فرانسه به نام «شیرین عبادی»
يکی از خيابان های شهر «پواتيه» در فرانسه تغيير يافت و نام يک زن ايرانی فعال حقوق بشر را به خود گرفت.
مراسم نامگذاری و پرده برداری از پلاک «خيابان شيرين عبادی» شامگاه دوشنبه با حضور شهردار و عده ای از شخصيت ها و استادان دانشگاه اين شهر انجام شد.
شيرين عبادی که به اين مراسم دعوت شده بود، پس از شرکت در اين برنامه در گفت وگو با رادیو فردا ابتدا، در باره علت نامگذاری اين خيابان فرانسوی به نامش، چنين می گويد.
شيرين عبادی: شهر «پواتیه» در نزديکی پاريس است و در واقع دومين شهر با اهميت دانشگاهی در اين کشور است.
طبق تصميم شورای شهر در جهت ايجاد برابری بين حقوق زن و مرد، شش ميدان بزرگ و خيابان را به نام شش زن معروف نامگذاری کردند که يکی از اين ميادين به نام من نامگذاری شد.
پنج نفر ديگر از زن های اساتيد قديمی فرانسه بودند که متاسفانه هيچ کدام از آنها در قيد حيات نبودند و نام آنها به عنوان بزرگداشت شان قيد شده بود.
من چون فعلا در قيد حيات هستم، برای افتتاح خيابان «شيرين عبادی» به آنجا رفته بودم که با حضور شهردار و رییس دانشگاه پواتيه و تعدادی از اعضای شورای شهر و اساتيد اين خيابان افتتاح شد.
از اين فرصت استفاده می کنم و راجع به حکم صادره برای عبدالرضا تاجيک از شما سوال می کنم که در واقع متهم به عضويت در کانون مدافعان حقوق بشر در ايران شده است، که اين کانون را شما و چند تن ديگر از همکاران تان تاسيس کرديد. در اين مورد خبری داريد؟
متاسفانه آقای عبدالرضاتاجيک، خبرنگار شجاع ايرانی به شش سال حبس محکوم شده اند.پنج سال از اين حبس بابت عضويت در کانون مدافعان حقوق بشر صادر شده و يکسال ديگر به خاطر نشر اکاذيب بوده است.
عضويت در کانون مدافعان حقوق بشر، نه تنها جرم نيست، بلکه باعث افتخار نيز هست. زيرا بر اساس مصوبه عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۹، دولت ها مکلفند که مدافعان حقوق بشر را در انجام وظايفشان ياری کنند.
بر اساس اين مصوبه، مدافعين حقوق بشر می بايستی از مصونيت ويژه ای برای انجام فعاليت های خود برخوردار باشند.
دولت ايران نيز به اين قطعنامه رای مثبت داده است و بنابر اين در درجه نخست، اصولا دولت ايران بر طبق ضوابط بين المللی حق ندارد که کسی را به علت فعاليت های حقوق بشری محکوم کند.
در درجه دوم اينکه، آقای تاجيک عضو کانون مدافعان حقوق بشر نبودند بلکه همکار مطبوعاتی ما بودند که من به اين مسئله افتخار می کنم.
آقای تاجيک از يک دادرسی عادلانه محروم بودند، مدتها در حبس انفرادی به سر بردند. و همه ما می دانيم که اين محکوميت ها برای چيست؟ اين محکوميت ها برای اين است که آقای تاجيک مانند بسياری از خبرنگاران شجاعی که هم اکنون در زندان هستند، حاضر نشدند که قلمشان را در خدمت دولتيان بگذارد. ايشان حاضر نشد به دروغ چيزی را بنويسد.
شما قصد داريد در اين زمينه چکار کنيد؟
فعاليت در مورد آقای تاجيک هم مانند ساير روزنامه نگارانی که در بندند از مدتها پيش شروع شده است. ما برای هر کدام از اين افراد پرونده ای تشکيل داده و به گزارشگر ويژه بازداشت های خودسرانه و همچنين به کميساريای عالی حقوق بشر نيز اطلاع
داده ايم.
رادیو فردا
1389/12/24
posted by londonmourningmothersiran at
04:25
خبرگزاری هرانا - بامداد چهارشنبه، بیست و پنجم اسفندماه، بر اثر یورش گارد ویژه به زندانیان محبوس در زندان قزل حصار کرج، دهها تن از زندانیان زخمی شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شب گذشته، زندانیان محبوس در واحد ۲ زندان قزل حصار در اعتراض به شرایط بد خویش دست به اعتراض زده و برای ساعاتی این قسمت را به کنترل خود درآوردند.
در پی این اعتراض، گارد ویژهٔ زندان در بامداد روز چهارشنبه با یورش به زندانیان بیدفاع اقدام به ضرب و شتم ایشان نمود تا جایی که هر زندانی که جلوی چشم ایشان بوده به شدت مجروح شده است.
شایان ذکر است که واحد ۲ زندان قزل حصار کرج محل حبس زندانیان با احکام سنگین (اکثرا اعدام) میباشد
Hrana Human Rights Activists News Agency
خبر گزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
چهارشنبه 25 اسفند 1389 ساعت 10:22
|
.
posted by londonmourningmothersiran at
03:35
Sunday, 13 March 2011
زندانیان سیاسی زن در معرض خطرات جدی و تجاوز جنسی
زندانیان سیاسی زن
در معرض خطرات جدی و تجاوز جنسی
• جمعی از خانوادههای زندانیان سیاسی زن زندان رجاییشهر در نامه ای خطاب به صادق لاریجانی رئیس قوه ی قضائیه نسبت به شرایط این زندان اعتراض کرده اند ...
جمعی از خانوادههای زندانیان سیاسی زن زندان رجاییشهر در آستانه سال نو نامه ای خطاب به صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه نوشته و از وی پرسیده اند که «آیا عزیزان ما محکوم به مرگ تدریجی هستند؟»این خانواده ها ضمن فاش کردن ابعاد خطرات جدی که عزیزان شان را در این زندان تهدید می کند از وی درخواست رسیدگی سریع کرده اند.
به گزارش کلمه، متن کامل نامه خانوادههای زندانیان سیاسی زن زندان رجاییشهر به این شرح است :
ریاست محترم قوه قضائیه
جناب آیت الله صادق لاریجانی
با احترام
این نامه را در حالی برای شما مینویسیم که ماههاست پیگیریهای ما برای بهبود وضعیت عزیزان زندانیمان، بینتیجه و بیپاسخ مانده است. ما جمعی از خانوادههای زندانیان سیاسی زن زندان رجاییشهر کرج هستیم که لازم دانستیم با توجه به شرایط اسفبار زندانیانمان، ضمن ارائه گزارشی از وضعیت این زندان، از شما درخواست کنیم با فرستادن نمایندهای به این زندان شرایط زندانیان را از نزدیک مشاهده کرده و نسبت به بهبود وضعیتشان اقدام کنید.
هماکنون بیش از ۱۰ زندانی سیاسی زن، در بند زنان زندان رجاییشهر نگهداری میشوند. این بند در حال حاضر ۲۰۰ زندانی زن با جرایم مختلف از قبیل، قتل، قاچاق، دزدی و … دارد، این در حالی است که با وجود جمعیت بالا، تنها یک سرویس بهداشتی و یک حمام برای استفاده زندانیان وجود دارد. در حالی که آب معمولا قطع است و فقط چند ساعت از شبانهروز امکان استفاده از سرویس بهداشتی برای زندانیان فراهم است. زندانیان زندان رجاییشهر، به طور روزانه، تنها یک ساعت از آب گرم برخوردارند و در سایر ساعات روز، در صورت استحمام، میبایست از آب سرد استفاده کنند.
مساله دیگری که موجب نگرانی بسیاری از خانوادههای زندانیان سیاسی شده است، وجود زندانیان شرور در این زندان است، که در مواردی در زندان دست به کشتار دیگر زندانیان زدهاند. مسائل خلاف اخلاق، به وفور در این زندان مشاهده میشود به طوریکه در چندین مورد زندانیان جوانتر پس از اینکه از سوی زندانیان شرور به انحاء مختلف مورد تجاوز قرار گرفتهاند، از سوی آنان به قتل رسیدند. هماکنون فردی در همسایگی اتاق زندانیان سیاسی نگهداری میشود، که تابحال ۳ زندانی را پس از تجاوز به قتل رسانده است و مسئولان زندان، جهت تأمین سلامت جانی زندانیان، هیچگونه اقدامی را انجام نمیدهند.
ابعاد این خطر، به حدی است که زندانیان سیاسی جهت استحمام با مشکل مواجه بوده و همیشه با نگرانی حمله زندانیان شرور مواجهاند، به طوریکه جهت استحمام یک زندانی میبایست دو تن دیگر به عنوان مراقب پشت در حمام حضور داشته باشند تا مورد حمله قرار نگیرند.
جناب آقای لاریجانی
وجود چنین مسائل اسفباری در زندانهایی که میبایست تحت نظر سازمان زندانها و قوه قضائیه باشد، تنها از عمق بیتوجهی مسئولان به شرایط زندانیان خبر میدهد. آیا عزیزان ما، که به جرم داشتن اندیشههای متفاوت محکوم به حبس و تبعید شدهاند، در این زندان، محکوم به مرگ تدریجیاند؟ آیا آنچه در بند زنان زندان رجاییشهر اتفاق میافتد، یک فاجعه انسانی نیست؟
بر اساس کدام ماده و آییننامه، برای ۲۰۰ زندانی، تنها یک سرویس بهداشتی در نظر میگیرند؟ بر اساس کدام قانون، زندانیان ما از داشتن آب گرم محرومند؟ بر اساس کدام آیین، زندانیان ما باید هر لحظه در بیم حمله زندانیان شرور به سر برند؟
آیا جرم عزیزان ما بیش از اندیشیدن است؟ آیا بر اساس آییننامه سازمان زندانها، تفکیک جرایم یک اصل پذیرفته شده نیست؟
جناب آقای لاریجانی
در حالی که تنها چند روز به آغاز سال نو باقی مانده است و شما احتمالا در تدارک گذران تعطیلات نوروزی خود هستید، ما شبها و روزهایمان را با این ترس میگذرانیم که آیا میتوانیم هفته بعد، دختران و زنانمان را سالم از پشت شیشهها در سالن ملاقات مشاهده کنیم؟
اگر هنوز ذرهای از عدالت و انسانیت در دستگاه قضایی تحت امر شما باقی مانده است، به درخواست خانوادههای زندانیان سیاسی پاسخ دهید و جهت بهبود وضعیت بند زنان زندان رجاییشهر، اقدام کنید.
جمعی از خانوادههای زندانیان سیاسی زن زندان رجاییشهر کرج
posted by londonmourningmothersiran at
17:54
عبدالرضا تاجیک به شش سال حبس تعزیری محکوم شد
خبرگزاری هرانا - قاضی پیرعباس، رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، عبدالرضا تاجیک، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر را به شش سال حبس تعزیری محکوم کرد.
محمد شریف، وکیل عبدالرضا تاجیک در گفتگو با کمیته گزارشگران حقوق بشر اعلام کرد، صبح امروز ۲۱ اسفندماه، رای دادگاه به صورت کتبی به او ابلاغ شده است.
حکم مذکور بر اساس اتهامات "عضویت در گروههای غیرقانونی" و "تبلیغ علیه نظام" صادر شده است. دکتر محمد شریف، در این خصوص به کمیته گزارشگران حقوق بشر گفت: "رای دادگاه بر اساس سقف مجازات برای اتهام عضویت در گروههای غیرقانونی است که علی الاصول منظور از گروه غیرقانونی، کانون مدافعان حقوق بشر بوده است و یک سال هم برای تبلیغ علیه نظام برای ایشان حبس در نظرگرفتهاند."
دکتر شریف با اشاره به اینکه ظرف ۲۰ روز مهلت قانونی، درخواست تجدید نظر را به دادگاه ارائه خواهد گفت: "اینکه چرا چنین حکمی صادر شده است، بنده هم نه تنها ایشان را عضو کانون مدافعان به شمار نمیآورم، بلکه اساسا کانون مدافعان به آن مفهوم عضویت در موردش تحقق پیدا نمیکند. از سوی دیگر غیرقانونی بودن کانون مدافعان حقوق بشر هم محل تردید است و در دفاع هم اشاره کردیم که تنها گویا وزارت کشور چنین نظری داشتهاند و من این مورد را در پرونده هم ندیدهام، اما دادگاه چنین حکمی صادر کرده است."
دکتر شریف همچنین در مورد وضعیت پروندهٔ دیگر عبدالرضا تاجیک که در شعبه ۱۰۵۹ دادگاه عمومی مفتوح است گفت: "دادگاه رسیدگی به این پرونده، روز چهارم بهمن ماه تشکیل جلسه داد و با وجود گذشت بیش از یک ماه و نیم، از تاریخ برگزاری دادگاه و ارائه دفاعیات وکلا، هنوز رای خود را صادر نکرده است." محمد شریف اتهام عبدالرضا تاجیک را در این پرونده "نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی" عنوان کرد و گفت: "این پرونده با شکایت معاون دادستان در دادگاه عمومی تشکیل شده است."
دادگاه عبدالرضا تاجیک روز دوم بهمن ماه در شعبه۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباس برگزار شد و در این جلسه رسیدگی، دکتر محمد شریف به همراه یلدا مظفریان، وکلای عبدالرضا تاجیک، دفاعیات خود را در خصوص موارد اتهامی مندرج در پرونده این روزنامه نگار به دادگاه ارائه کردند.
تاجیک، آذرماه گذشته و در حالی که هنوز در بازداشت به سر میبرد از سوی سازمان گزارشگران بدون مرز به عنوان "برنده جایزه بهترین روزنامهنگار سال ۲۰۱۰" شناخته شد.
عبدالرضا تاجیک، اول دی ماه گذشته، در پی هفت ماه حبس در بازداشت آخر خود، با تودیع وثیقه پانصد میلیون تومانی آزاد شد. این روزنامه نگار و فعال حقوق بشر در ۲۲ خرداد سال جاری برای سومین بار در یک سال گذشته بازداشت شده بود. او یک بار پس از انتخابات ریاست جمهوری دستگیر و بعد از ۴۴ روز با تودیع قرار وثیقه آزاد شد. دومین دستگیری تاجیک پس از حوادث عاشورای سال گذشته بود و این روزنامهنگار باز هم به مدت دو ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر برد و سپس به قید وثیقه آزاد شد
يكشنبه 22 اسفند 1389 ساعت 18:52
هرانا نیوز
posted by londonmourningmothersiran at
17:39
Wednesday, 9 March 2011
شاید بتوانیم پژواک کوجکی از هزاران صدای حق طلبانه مادران ایرانی باشیم. روز زن بر همه زنان و مادران ایرانی مبارک باد
حامیان مادران داغدار ایران در لندن، در روز شنبه 15 اسفند در آستانه روز زن در میدان ترافالگار گرد هم آمدند تابار دیگر همبستگی و همدردی خود را بامادران فرزند از دست داده ایرانی و مادرانی که فرزندانشان در بند است ویا خودشان صرفا بجرم مادر بودن در بندند، اعلام کنند
همچنین در روز 8 مارس (17 اسفند) همراه با تعدادی دیگر از فعالان ایرانی حقوق زنان در راهپیمایی بزرگ و سالانه زنان لندن درروز جهانی زن شرکت کردند.
روز جهانی زن در این کشور و بسیاری از کشورهای دیگر ، روز شادی و جشنی برای حقوق گرفته شده و درخواست بیشتر رفاه برای زنان و حقوق شهروندی یرایر است
و ما در این میان به حمایت از زنانی آمده بودیم که در کشور مان نه تنها ار حداقل حقوق انسانی محرومند بلکه هر شب دل نگران و مضطرب پشت پنجرها ایستاده اند تا ببینند آیا فرزندشان بخانه برمیگردد؟ آیا بار دیگری وجود دارد که فرزند بوسه بر پیشانیشان زند و بگوید خدا حافظ مادر نگران نباش زود بر میگردم و هرگز بر نگردد
و ما به همدردی و همبستگی با مادرانی رفته بودبم که حکومت اسلامی نه تنها سالهاست حقوقشان را بعنوان زن پایمال کرده است بلکه فرزندانشان راصرفا بجرم بیان عقیده ویا در خواست حقوق شهروندی اعدام کرده ویا در زندانها بدون هیچ محاکمه ای اسیرکرده است . ..و یا با محاکمه ای غبر قانونی بدون داشتن وکیل مدافع حکم های طولانی مدت زندان و یا تبعید گرفته اند.
ویا مادرانی که فقط بجرم پیگیری پرونده فرزندانشان در زندانند.
شاید بتوانیم پژواک کوجکی از هزاران صدای حق طلبانه مادران ایرانی باشیم. روز زن بر همه زنان و مادران ایرانی مبارک باد
posted by londonmourningmothersiran at
05:11
Sunday, 6 March 2011
بیانیه ی شیرین عبادی به مناسبت هشت مارس : زنان و قانون اساسی
کمیته گزارشگران حقوق بشر- در آستانه ی یک صدمین سالگرد روز جهانی زن، هشتم مارس و در حالی که گروه های مختلف و فعالان جنبش زنان در حال تدارک برنامه های مختلف برای برگزاری این روز هستند، شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزه صلح نوبل، با صدور بیانیه ای از مردم ایران خواست تا ضمن گرامیداشت این مناسبت، زنان ایرانی را در دستیابی به «حقوق برابر» تنها نگذارند.
شیرین عبادی در این بیانیه با تاکید بر این که «دسترسی به حقوق برابر»، مستلزم «اصلاح موادی از قانون اساسی» است، به این نکته اشاره کرده است که «نباید اجازه داد که به بهانه بروز بحران سیاسی و یا پرهیز از تفرقه باز هم خواستههایمان را نادیده بگیرند». متن کامل بیانیه شیرین عبادی در پی می آید:
هم وطنان گرامی
۳۲ سال قبل در ۸ مارس – روز جهانی زن – طبق اطلاعیه ای که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قرائت شد، زنانی
که کارمند دولت بودند از ابتدائی ترین حق خود یعنی آزادی در پوشش محروم شدند و از آن پس به تدریج هویت و شخصیت زن
ایرانی دستخوش هجوم مردانی شد که حق مادری را پاس نمی داشتند. آنان که خود را حتی از مادران شان با ارزش تر
می پنداشتند، بیشرمانه در قانونشان نوشتند که: «دیه زن نصف دیه مرد است»
.
سیاست پیشگان حق ناشناس، مبارزات زنان را برای پیروزی انقلاب فراموش کرده و در قانونشان نوشتند: «شهادت دو زن معادل با شهادت یک مرد است». مردانی که دست پرورده فرهنگ پدر سالار بودند برای خوش گذرانی هم جنسان خود قانون نوشتند و چهار زن عقدی و دهها زن صیغهای را مجاز دانستند و حتی در چند مرکز دولتی علنا مردان را تشویق به ازدواج موقت کرده و علاوه بر لذت دنیوی، ثواب اخروی را نیز وعده میدادند.
خواهران گرامی
سالها صدای حقطلبی زنان را به انحاء مختلف خفه کردهاند . گاه به بهانه سوء استفاده ضد انقلاب، گاه به دستاویز جنگ با عراق، زمانی برای حفظ امنیت ملی و زمانی دیگر به علت مبارزه با استکبار جهانی و دردناکتر آنکه نه تنها حاکمان سیاسی، بلکه حتی بسیاری از روشنفکران نیز در به فراموشی سپردن زنان، سهیم بوده اند – در سی و دو سال گذشته که برخی برای کسب قدرت سیاسی و بعضی دیگر برای تثبیت ایدئولوژی خود میجنگیدند، فریاد حقطلبی زنان به گونهای شایسته، شنیده نشد.
زنان شجاعی که از حق برابر دم زدند و ندای تساوی طلبی سر دادند، گرفتار باتوم و شلاق پاسداران رژیم شده و یا سر از زندان ها در آوردند، چند نفری هم به چوبه دار سپرده شدند - روزی که رهائی انسان و نه فقط مردان را جشن بگیریم، فرزندانمان تاریخ را به گونه ای دیگر خواهند نوشت.
آزاد زنان ایرانی
روز ۸ مارس امسال (۱۳۸۹) روز ویژه ای است، در این روز علاوه بر حقوق برابر زنان، خواستهای دموکراتیک مردم ایران نیز مورد مطالبه قرا ر میگیرد – مبادا که در گیر و دار حوادث سیاسی، خواسته بر حق و همیشگی خود را که «تساوی حقوق» است فراموش کنیم – در این روز همگام و هم دوش با برادران هموطن خود به خیابانها آمده و از خواست همگانی حمایت میکنیم، زیرا که دسترسی به «حقوق برابر» جز در یک حکومت دموکراتیک امکان پذیر نیست، اما نباید اجازه داد که به بهانه بروز بحران سیاسی و یا پرهیز از تفرقه باز هم خواستههایمان را نادیده بگیرند و بدیهی است که دسترسی به «حقوق برابر» متضمن اصلاح قوانین تبعیض آمیز است و رسیدن به این هدف، مستلزم اصلاح موادی از قانون اساسی است تا امکان چنین اصلاحاتی فراهم آید و از این رو بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نه یک خواست سیاسی بلکه مقدمه یک حرکت مدنی است.
زنان ایران نه تشنه قدرت سیاسی اند و نه طالب زندگی بی بند و بار ، بیزار از تحقیر و ستم، در جستجوی عدالت و برابری هستند.
با هم دلی و همراهی خود جنبش زنان ایران را برای رسیدن به " برابری" یاری کنید .
شیرین عبادی ۱۱ اسفند ۱۳۸۹ برابر با ۲ مارس۲۰۱۱
1389/12/11
posted by londonmourningmothersiran at
02:55
آزادی بدون برابری ممکن نیست!
آزادی بدون برابری ممکن نیست!
بیانیه جمعی از فعالان جنبش زنان به مناسبت ۸ مارس
• ضمن پافشاری بر حقوق جنسیتی مان، اعلام می کنیم که سه شنبه ۱۷ اسنفند برای ما روز اعتراض است ...
اخبار روز - گزارش دریافتی: جمعی از فعالان جنبش زنان در آستانه فرا رسیدن ٨ مارس روز جهانی زن، با انتشار بیانیه ای ضمن پافشاری بر حقوق جنسیتی شان، اعلام کرده اند که سه شنبه ۱۷ اسنفند برای ایشان روز اعتراض است.
این بیانیه که با امضای محفوظ فعالان داخل کشور منتشر شده است به شرح زیر است:
بیانیه جمعی از فعالان جنبش زنان به مناسبت ٨ مارس:
آزادی بدون برابری ممکن نیست!
٨ مارس، روز جهانی زنان است. روز ما. روزی به نام برابری و آزادی. برابر با ۱۷ اسفند ٨۹، سه شنبه اعتراض. ٨ مارسی دیگر برای ما زنانی که هر سال در این روز برای سخن گفتن از ساده ترین حقوق انسانی و طبیعی خود با خشن ترین و غیرمنصفانه ترین برخوردهای امنیتی حکومت روبرو بوده ایم.
برای زنان ایران، برخلاف بسیاری از کشورها روز زن، روز گل دادن و شادی و پایکوبی نیست. روز تهدید و ناامنی است. روز اعتراض است! سالهاست ٨ مارس را در پستوی خانه هایمان، در گوشه و کنار پارکهای شهر، در سالنهای در بسته، و بالاخره در خیابان ها و مکان های عمومی تر به پچ پچه یا به فریاد، نه به تبعیض گفته ایم و هزینه داده ایم.
آنچه از این گذار به دامانمان نشسته است، مشتی خاطره یا قانونی تغییر نیافته نیست. بلکه ما تاریخی ساخته ایم که در آن سکوت و تسلیم، ارزش نیست. تاریخی که به نسل جوانش مقاومت در برابر خشونت را آموخته است. تاریخی که به زنان و مردانش نه گفتن به زور و جور را یاد داده است. تاریخی که برگ برگ آن تلاشی مستمر برای زندگی بهتر است.
ما، جمعی از فعالان جنبش زنان ایران، ضمن ابراز همبستگی با زنان و مردانی که صدایشان برای آزادی و دموکراسی در خیابان های شهر جاری است در پی بیانیه خانم شیرین عبادی و ضمن تایید آن، تکرار می کنیم که "مبادا که در گیر و دار حوادث سیاسی، خواسته بر حق و همیشگی خود را که "تساوی حقوق" است فراموش کنیم! پس در این روز همگام و هم دوش با برادران هم وطن خود به خیابان ها آمده و از خواست همگانی حمایت می کنیم زیرا که دسترسی به حقوق برابر جز در یک حکومت دموکراتیک امکان پذیر نیست."
ما همصدا با خواهرانمان که صدای اعتراضشان در ایران حتا در روز جهانی زن، با انعکاس صدای مهیب سرکوب روبروست، و همکلام با زنانی که در زندان ها هزینه سنگین آزادی را با دقیقه دقیقه عمرشان پرداخت می کنند، همنفس با مادرانی که داغ فرزندانشان، گلی همیشه سرخ بر سینه هایشان کاشته است، از سوی دختران و زنانی که در ازای نه گفتن به ستم، جانشان ستانده شد، همدل با دخترانی که هیچ قانونی آنها را از تعصب های کور مردانه پاس نمی دارد تا قربانی خشم قتلهای ناموسی نشوند، ما به جای فریاد خاموش شده زنانی که قربانی خشونتند و نیز دوش به دوش خواهرانمان در تونس و مصر و لبنان و ... که در این روز، همچون ما ندای برابری جنسیتی سر داده اند، خیابانها را از آن خود می کنیم و می دانیم که برادران برابری خواهمان نیز در این راه در کنار ما خواهند بود.
آزادی و رفع هرگونه تبعیض، از قانون گرفته تا فرهنگ و سنت، خواسته های همیشگی ما بوده است. اکنون بسیاری از خواهران و بردارانمان به خاطر اندیشه شان در بندند. آزادی همه زندانیان اندیشه از مطالبات همیشگی ما بوده است. ما براین باوریم که هیچ قانونی نمی تواند برای ما عدالت و دموکراسی- به ارمغان بیاورد مگر اینکه در بند بندش حقوق برابر زن و مرد دیده شود. بنابراین تعییر قانون، شروع حرکت ما به سمت دموکراسی و برابری جنسیتی و رعایت حقوق همه مردم کشورمان خواهد بود و بدون شک تا آن روز هر ٨ مارسی برای ما روز اعتراض خواهد بود.
امضا کنندگان
فعالان جنبش زنان
آزاده دواچی، آسیه امینی، اکرم خیرخواه، امید کوهی، امیر رشیدی، آیدا سعادت، آیدا قجر، آینده آزاد، بنفشه جمالی، بهار افقهی، بهارک قهرمان، بهناز مهرانی، پرتو نوری علا، پروین اردلان، پگاه ابراهیمی، پویا عزیزی، تارا سپهری فر، حسین قاضیان، حمید حمیدی، حمیده نظامی، خدیجه مقدم، خسرو تجربه کار، رادین صالحی، رضا کریمی، رضوان مقدم، روجا بندری، روحی شفیعی، رویا صحرایی، رویا کاشفی، ریحانه جدیدفرد، ژیلا گلعنبر، سارا توکلی، ساقی قهرمان، سپیده یوسف زاده، سعید پورحیدر، سوده راد، سودی فرخ نیا، سولماز آزاد، شادی صدر، شقایق کمالی، شهاب الدین شیخی، شهلا ابقری، شیوا نوجو، صبری نجفی، صدیقه فخرآبادی، طایفی علی، عسل اخوان، عفت ماهباز، علی عبدی، فاطمه حقیقت جو، فاطمه رضایی، فاطمه فرهنگ خواه، فتحیه زرکیش، فرحناز محمدی، فرزانه پارسایی، فرشته طوسی، فرشته فراهانی، فرشته قاضی، فریده گوسمن، فیروزه رمضان زاده، محبوبه حسین زاده، محبوبه عباسقلی زاده، مرضیه بخشی زاده، مریم امی، مریم اهری، مریم حسین خواه،
مژگان ثروتی، منصوره شجاعی، منظر عقدایی، منیره برادران، منیره کاظمی، مهرانگیز کار، مهری جعفری،
مهسا شکرلو، مهسا صارمی، مهشید راستی، نازی عظیما، ناهید حسینی، نریمان رحیمی، نسرین افضلی، نگار سماک نژاد، نیره توحیدی، نیکا بهشتی، الهام قیطانچی، الهام ملک پور، هانا دارابی.
حامیان
آرش حسینی پژوه، ابراهیم حیدری، ابراهیم رومی، ابراهیم مهتری، ابراهیم وصال، احسان شرفی، احمد اندریاری، احمد بیگلو، احمد متقیان، احمد مشعوف، احمد ناظریه، اذر محمدی، اراز اذری، اردشیر زارع زاده، اردشیر ساسانی، آرزو آزادی، آرش ایرانی، آرش جعفری، آرش حافظی، آرش عظیمی، آزاده ایرانی، آزاده فرهنگ، آزاده هیربد، اسما ایرانی، اسماعیل بهمن، آسیه کاظمی، اشکان منفرد، اکبر کوهی، اکرم خیرخواه، انوشه مشعوف، الاهه شکرائی، ایراندخت شاداب، ایسان میران بیگ، بابک عظیمی، بایز افروزی، بهاره پرهیزکاری، بهاره مانی، بهرام شفیعی، بهرام اسماعیل بیگی، بهروز قلیزاده، بهروز نوری، بهزاد مهرانی، بهنام سار، بیژن پیرزاده، پرستو ایمانی، پروانه وحیدمنش، پروین هیربد، پورشیرین قلیچی، پیام فتوحیه پور، توران ناظمی، تورج محمودی، جمشید انواری، جمشید بامیری، حامد رضایی، حسن عربزاده حجازی، حسن نایب هاشم، حسین اردکانی، حسین قدسی، حمیدرضا مسیبیان، حمید صفائی، خرسند ستوده، داوود نوائیان، راشین آبادی، رامین امن گستر، رامین محمدی، رضا احمدی، رضا بیابانی، رضا جعفریان، رضا گوهرزاد، رضا مهروان، رضوان احمدی، رها شاد، روح الله سوری، روژین محمدی، روشنک آسترکی، رویا ص. ایرانی، زهرا تاران، زویا نامی، سارا زاعر، ساسان نوروززاده، سالومه رحیمی، سپهر عاطفی، سپیده پورآقایی، ستاره الیاسی، سعید اسماعیلی، سعید جلالی فر، سعید رحمانی، سعید رفیعی، سلمان سیما، سمانه ایرانی، سمیه اغنیانژاد، سمیه ذاکری، سمیه متقی، سهیلا پورعابدین، سوفیا صدیق پور، سوگل ایرم، سونیا میرزاجان، سید میثم گلستانی، سیفا آزاد، سیمین شریفی، شاهین کلهری، شراره امیرحسنی، شقایق زعفری، شهرام تهرانی، شهره آیین، شهریار محمدی، شیوا تقوی، شیوا نهاوندی، صدیقه فخرابادی، صفورا الیاسی، عاطفه ایرانی، علی افشاری، علی اکبر قنبری، علی امینیان، علی ایرانی، علی باقیان، علی عباسی، علی کلائی، علی وحید، علیرضا احمدیان، علیرضا کاظمی، فاطمه جعفری، فاطمه رضایی، فائزه نیک خاکیان، فرح شیلاندری، فرشاد محمدی، فرشید فاریابی، فرشید یاسائی، فرهاد دفتری، فرهاد روحی، فرهاد صدقی، فرید اشکان، فریده موسوی، فریده یزدی، قاسم شیرزادیان، کیان امانی، کاظم علمداری، کورش لی، کوروش ایرانی، کوروش پارسا، کوهیار گودرزی، گلتا مسیحا، گلوریا یزدانی، گوقطای سعادت، لیلا سعادتی، لیلا کاظمی، مازیار صیرفی، مجید دانشور، محبوبه مالک، محبوبه محبی، محمد اریایی، محمد بهبودی، محمد حسین نیری، محمد سعادتی، محمد شیرزاد، محمد فاضل، محمد محسنی، محمدجواد طواف، محمود صفی، مرضیه باقری، مرمر مشفقی، مریم ایرانی، مریم ایزانلو، مریم ایزدی، مریم بهادران، مزدک بامدادان، مسعود اکبری راد، مسعود سام، منصور اردبیلچی، منصوره مسعودی، منوچهر فاضل، منیژه مرعشی، مهدخت صنعتی، مهرآفرین ثابتیان، مهسا صارمی، مهناز خرمی، میترا یوسفی، مینا کلانتری، مینا محبوبی، نادر فیروزی، نادیا ترابی، ناهید باقری، ندا سلیمی، ندا فرخ، نسرین ابراهیمی، نسیم عباسی، نگین بهکام، نورایر باباخانی، نیکی ایرانی، نیما بردیا، نیما مشعوف، نیما نظری، هایده فهیم، هوشفر ادیبی، وحید رضایی، وحید رنجبر افشار، یاسمن نیلفروشان، یلدا صبری.
posted by londonmourningmothersiran at
02:17